چکیده:
هدف: این پژوهش به بررسی شناخت عوامل مؤثر بر رویکرد مدیریت پلیس جامعهمحور در جمهوری اسلامی ایران به منظور طراحی الگوی بومی این رویکرد میپردازد. روش: نوع پژوهش کاربردی و روش پژوهش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه فرماندهان و مدیران عالی ناجا است؛ از بین آنها به روش جدول نمونهگیری کوجیو مورگان 115 نفر انتخاب گردیده است. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه محققساخته که روایی آن مورد تأیید اساتید و صاحب نظران بوده و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تعیین شده (8614/0=α) مورد تایید قرار گرفته است. برای تحلیل دادهها از آزمون T (یکطرفه)، آزمون کلموگروف و اسمیرونوف، آزمون همبستگی پیرسون و آزمون کندال تا اوبی با استفاده از نرمافزار SPSS و همچنین برای آزمون الگوی تحلیلی پژوهش از نرمافزار لیزرل تحلیل عاملی صورت گرفته است. در این پژوهش عوامل و متغیرهای درونسازمانی و برونسازمانی نظیر منابع انسانی، ساختار سازمانی، فناوری اطلاعات، حرفهایبودن پلیس، سبک رهبری، توانمندیهای رهبری، فرهنگ سازمانی، انتظارات مردم از پلیس، انتظارات حاکمیت از پلیس، مشارکت اجتماعی، نظارت همگانی، مسألهمحوری پلیس، اعتماد عمومی، قانونمحوری پلیس و اقتدار پلیس بهعنوان عوامل تأثیرگذار بر رویکرد پلیس جامعهمحور در ایران تعیین شدهاند. یافتهها: نتایج پژوهش نشان میدهد که کلیه عوامل و متغیرهای پیشبینیشده در تحقیق با رویکرد پلیس جامعهمحور ارتباط معناداری را نشان میدهد و بر آن نیز تأثیرگذار میباشد. نتیجهگیری: الگوی پردازش یافتهها پژوهش نشان میدهد که عوامل برونسازمانی با رویکرد پلیس جامعهمحور و عوامل درونسازمانی ارتباط مستقیم داشته و عوامل درونسازمانی با رویکرد پلیس جامعهمحور رابطه معکوس را نشان میدهد.
خلاصه ماشینی:
"این مفهوم عبارت است از اینکه پلیس برای ادارۀ امور پلیسی برایمدیریت جامعه از سرمایههای اجتماعی و سایر منابع در ابعاد مختلف،که مشارکت ونظارت مردم در امور پلیس از بارزترین و شاخصترین نمادهای آن به حساب میآید بهرهبگیرد و به تغییر و تحولات توجه ویژه داشته باشد.
الگوی نهایی(بومی شده)رویکرد مدیریت پلیس جامعهمحوردر جمهوری اسلامی ایران (به تصویر صفحه مراجعه شود) بحث و نتیجهگیری در 25 سال آخر قرن بیستم بسیاری از کارگزاران پلیس به این نتیجه رسیدند که انجامامور پلیسی به شیوۀ واکنش و سنتی(حتی در شکل حرفهای آن)برای مهار جرم و کاهشترس ناشی از آن،سازوکار مناسبی نیست.
همچنین نتایج حاصله از آزمون الگوی پژوهش با روش تحلیل عاملیتأییدی حاکی از آن است که عوامل برونسازمانی مرتبط با رویکرد پلیس جامعهمحور(مسأله محوری پلیس،اعتماد عمومی به پلیس،قانون محوری پلیس و اقتدار پلیس)رابطهمعنادار مستقیم و همچنین این عوامل با عوامل درونسازمانی(منابع انسانی،ساختار،فناوری اطلاعات،حرفهای بودن پلیس،سبک رهبری،توانمندیهای رهبری پلیس وفرهنگ سازمانی)نیز رابطه مستقیم و از این طریق نیز عوامل درونسازمانی با رویکرد&%01311EMMG013G% پلیس جامعهمحور رابطه معکوس را نشان میدهند.
بدین معنا که پلیس چنانچه بخواهد در عرصه پلیس جامعهمحور موفق شودمیبایست سبک رهبری و مدیریتی مشارکتی را هم درون سازمان و هم در محیطخارجی سازمان توسعه داده و بدان پایبند باشد؛ 11-فرماندهان و مدیران ارشد و میانی پلیس میبایست در بخش نظارت همگانی بهبازخوردهای سیستم 197 به شکل هدفمند بها داده و به طور دائم اطلاعات این سیستمرا در ابعاد مختلف رصد نمایند و برای بهرهبرداری تا پایینترین سطوح سازمان برایبهرهبرداری منعکس کنند؛ 12-رابطه بین قانونمحوری پلیس با رویکرد پلیس جامعهمحور نیز رابطه معکوس معناداری است."