چکیده:
موج اسلام گرایی در آسیای مرکزی و همجواری این منطقه با ایالت مسلمان نشین و خود مختار سینکیانگ چین، خطر جداییطلبی در این استان را تشدید میکند. شواهد زیادی وجود دارد که این یک تهدید واقعی است و ناشی از بزرگ نمایی چینیها جهت سرکوب هر چه بیشتر معترضان مسلمان در سینکیانگ نمیباشد. سؤال اصلی مقاله این است که مهمترین دغدغه امنیتی و سیاسی چین در آسیای مرکزی که منجر به افزایش روابط چین با این کشورها از 2005-1991 شده، چیست؟ فرضیه این مقاله آن است که مهمترین دغدغه امنیتی و سیاسی چین در آسیای مرکزی هراس از بنیاد گرایی، افراطگرایی اسلامی و تروریسم است.
The wave of Islamic radicalism in Central Asia and separatism threaten China’s neighboring autonomous and Muslim-populated Xinjiang region. There is much evidence indicating that the threat is clear-cut، though in Xinjiang Muslim dissidents are not much strong because of increasing suppression of Chinese people. In this article، the main question includes what is China’s main security and political concern in Central Asia which resulted in China’s expanding relations with these countries in 1992-2005. This article not only focuses on China’s major security and political concerns، but also underlines the fear of fundamentalism، radicalism، and terrorism especially Islamic radicalism in Central Asia.
خلاصه ماشینی:
روابط چین در این حوزه در دو بعد دوجانبه و چندجانبه صورت میگیرد که روابط چند جانبه در قالب سازمان همکاری شانگهای خود بحث مفصلی است که در این مقاله نمیگنجد و نیز روابط دوجانبه چین با روسیه و ایالات متحده و قدرتهای منطقهای آسیای مرکزی و قفقاز در خصوص مسائل امنیتی و سیاسی به مقالات دیگری موکول شده است.
افراط گرایی اسلامی در سینکیانگ الف- پیشینه فعالیتهای جداییخواهانه در چین از آنجا که عمدهترین نگرانی چین از بنیادگرایی، افراطگرایی و تروریسم در آسیای مرکزی، ترس از تأثیر آن بر ایالت مسلماننشین سینکیانگ است، جایی که ذخایر نفت و گاز تاریم چین در این منطقه قرار دارد و یک سوم پنبه این کشور در این استان کشت میشود و نیز مرکز آزمایشات اتمی چین نیز هست، لذا در این قسمت سعی داریم با ارائه شاخصهای عینی نشان دهیم که تا چه حد افراطگرایی در سینکیانگ متأثر از حرکتهای مشابه در آسیای مرکزی است.
ترس چین بهویژه از این جهت است که برخی گروههای قومی در آسیای مرکزی که گروههای اقلیت، در سینکیانگ محسوب میشوند، مثل تاجیکها، قزاقها و قرقیزها، برای خودشان کشورهای مستقلی درست کردهاند، اما بزرگترین گروه اقلیت در سینکیانگ، یعنی اویغورها هنوز بدون کشور مانده است (Swanstromt, 2005).
الف- چین و قزاقستان از جمله اقدامات مشترک میتوان به این موارد اشاره کرد، طی دیداری که نور سلطان نظربایف با هوجین تائو در 17 ژوئن 2004 داشت، هوجین تائو ابراز داشت که دو همسایه آمادگی خود را برای تلاش مشترک در زمینه نبرد علیه تروریسم، قاچاق دارو، افراطگرایی مذهبی، در چارچوب سازمان همکاری شانگهای و نیز در مورد اقلیت مسلمان سینکیانگ بیان میکنند (Yermukhnov, 2004).