چکیده:
فروپاشی اتحاد شوروی سبب ایجاد تحول عظیمی در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز شد. در پی این واقعه، جمهوریهای سابق اتحاد بر آن شدند تا با ارزیابی دوباره از تواناییها و محدودیتهای خود، راه خویش را بهسوی استقلال واقعی هموار کنند. در این میان، جمهوریهای بینیاز از نظر منابع انرژی، نقش دوگانه این عامل را در روند استقلال خویش مشاهده کردند. هرچند وجود منابع انرژی بهعنوان سرمایهای خدادادی فرصتی استثنایی برای این کشورها تلقی میشد؛ اما در همان حال، وابستگی آنها به مرکز سابق( روسیه) برای انتقال انرژی به بازارهای مصرف، چالشهای گوناگونی را برای این کشورها پدید آورده است. ترکمنستان یکی از این جمهوریها است که منابع عظیم گاز طبیعی، از دیرباز موقعیت ژئواکونومیک برجستهای به آن اعطا کرده و این موقعیت پس از استقلال برجستهتر شده است. تلاش ترکمنستان برای کسب آزادی عمل در زمینه انتقال انرژی و کسب منافع بیشتر و در برابر، تلاش روسیه برای حفظ انحصار خود در انتقال انرژی از اوراسیای مرکزی، ویژگی خاصی به روابط متقابل دو کشور بخشیده است. در این نوشتار همراه با شناخت این جنبهها و نقش آن در رابطه دو کشور، نقش دیگر بازیگران منطقهای و فرامنطقهای نیز در این روند بررسی شده است
Existence of energy reserves as God-given assets was considered as a unique opportunity for the former republics of Soviet Union ، their dependence on the former center (Russia) for transferring energy to the consuming markets has confronted them with various challenges. As one of these republics، Turkmenistan enjoys excellent geo-economic status since a long time ago due to its huge natural gas reserves; the status that has been highlighted since achieving independence. As Turkmenistan struggles for free energy transfer and more profits on the one hand and Russia endeavors to maintain its exclusive right to energy transfer from Central Eurasia on the other، bilateral relations between these two countries have become more important. This article is an attempt to study these aspects and their roles in the relations between these two countries، along with the role played by other regional and transregional actors.
خلاصه ماشینی:
پس از فروپاشی شوروی، این خط لوله در اختیار روسیه قرار گرفت و این امر سبب شد انتقال انرژی از ترکمنستان که تا آن زمان مسئلهای داخلی بود به موضوعی دیپلماتیک تبدیل شده و اهمیتی سیاسی و گاه امنیتی بیابد.
اما وجود این ذخایر غنی و ظرفیت بالای تولید و صادرات سبب نشده که روسیه خود را از منابع انرژی دیگر کشورها، بهویژه حوزه نفوذ سابق آن، آسیای مرکزی بینیاز ببیند.
از سوی دیگر کنترل انحصاری روسیه بر خطوط انتقال گاز از آسیای مرکزی، ابتکار عمل در زمینه قیمتگذاری را آمارهای این بخش برگرفته از منبع زیر است :http://tonto.
روسیه در پی ایجاد خطوط لوله دیگری در مسیری مشابه بود و در سال 2007 قراردادی را نیز با ترکمنستان و قزاقستان برای احداث این خط لوله امضا کرد(حیدری، 1388، ص 27).
منابع انرژی آسیای مرکزی همچنان بهعنوان منبع تغذیه کشورهای غرب روسیه و بهویژه اوکراین مورد استفاده قرار گرفت و روسیه سعی کرد از آن برای تنظیم روابط کشورها در چارچوب کشورهای مستقل مشترک المنافع استفاده کند.
در سال 2007، روسیه قراردادی با ترکمنستان و قزاقستان برای احداث خط لولهای با نام خط لوله ساحلی دریای خزر 2 امضا کرد که ظرفیت انتقال آن سالانه 10 میلیارد متر مکعب در نظر گرفته شده بود (Pomfret, 2008, p.
حادثه دیگری نیز در سال 2009 و این بار بین خود ترکمنستان و روسیه روی داد و آن انفجار خط لوله در ماه آوریل 2009 بود که صادرات گاز ترکمنستان به روسیه را بهحال تعلیق درآورد.