خلاصه ماشینی:
"17برای مثال زمانی که یک متکلم سنیخاطرنشان میکرد که خداوند یک«موجود»است و بنابراین اودارای صفتی به نام«وجود»است،او مجبور بود تصمیم بگیردکه آیا هریک از دیگر صفات خداوند نیز دارای صفت«وجود»بوده و بدان متصف میشوند یا نه؟ دلیل آنکه چرا ابن کلاب صفت«قدیم»را یک«فراصفت»در نظر گرفت،در حالی که معتزله در مقابل،آن را صرفا یکیاز چندین صفت ذاتی خداوند لحاظ کرده بودند آنست که ابنکلاب-بر خلاف معتزله-به طور جدی به قدم صفات الهیمعتقد بود و از آن حمایت میکرد(یعنی تأکید میکرد که علاوهبرذات خداوند،صفات او نیز قدیم است).
افزون براین،با توجه به اینکه محدث باید به معنای:«پدید آمده در یک زمان»باشد تا در براهین اثبات وجود خداوندکه مبتنی بریکسان دانستن مسبوقیت به عدم با مخلوقیت(معلولیت)است به کار آید،به نظر میرسد که صفات خداوند اگربه عنوان محدث شناخته شوند به لحاظ زمانی مقید و محدودخواهند شد به جای آنکه قدیم باشند،و در این صورت قرآن همکه صفت کلام خداند است،باید مخلوق در نظر گرفته شودو نه قدیم.
»47 &%17924DMKG179G% البته آنچه گفتیم بدین معنا نیست که آثار عبد الجبار یادیگر نگاشتههای معتزلی که اکنون از میان رفتهاند،در کتابخانهسامانیان موجود بوده و ابن سینا قبل از تألیف الحکمة العروضیةآنها را خوانده است؛اما اولا با لحاظ فقدان شواهد متنی مبنیبراینکه دیگر معتزلیان درباره این تمایز به اندیشه پرداخته باشندو ثانیا با توجه به اشاراتی در خصوص آن تمایز از سوی عامریکه تنها چندین سال قبل از ابن سینا در کتابخانه سامانیان حضورداشته است-نتیجه احتمالی من آن است که یا رساله ابن سینا برنگاشته عبد الجبار تأثیر گذاشته است،یا آنگونه که محتملتر بهنظر میرسد،ابن سینا و عبد الجبار هرکدام به طور مستقل عقیدهبه تمایز را ارائه کردهاند؛اولی[یعنی ابن سینا]به گونهای دقیق وپایدار و براساس نگاشتهای مقدم از عامری نظریه خودش دراین زمینه را پرداخت."