چکیده:
بررسی پایداری کشاورزی با توجه به بحثهیا مختلفی که در مورد کشاورزی و عناصر و کاردهای آن صورت میگیرد، بسیار مهم است و در واقع بررسی وضعیت آینده کشاورزی در صورت ادامه روند فعلی است.در این مقاله، با مرور مبانی نظری، توسعه پایدار، اهداف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و سیاسی تعریف و بر مبنای آن، مدل مفهومی کشاورزی مرکب از عناصر درونی و ارتباط با چهار محیط اصلی اجتماعی، اقتصادی، طبیعی و سیاسی ترسیم میشود.بر همین اساس پایدرای کشاورزی از ابعاد اجتماعی(با مؤلفههای جمعیت، آموزش و فقر)، اقتصادی(با مؤلفههای رشد اقتصادی، سرمایهگذاری و اشتغال)، طبیعی (زمین، آب و تنوع زیستی)و سیاسی(قانون، برنامه و سازمان)، و نیز پایداری درونی کشاورزی(با مؤلفههیا الگوی کشت و تولید، نظام بهرهبرداری و ترویج بر مبنای تعریف و تحلیل مفهومی پایداری مورد بررسی قرار میگیرد.در نهایت مشخص گردید که کشاورزی از لحاظ همه ابعاد مورد بررسی(با توجه به مؤلفههای مورد نظر، و مؤلفهها بر حسب مؤلفههای فرعی مربوط، و مؤلفههای مربوط بر حسب نماگراها)ناپایدار نیست.اما پایدار همم نیست و تدوام روند فعلی بدون اصلاحلات و تغییرات لازم موجب بهبود اساسی وضعیت نظام کشاورزی نمیگردد.
خلاصه ماشینی:
بر همین اساس پایدرای کشاورزی از ابعاد اجتماعی(با مؤلفههای جمعیت، آموزش و فقر)، اقتصادی(با مؤلفههای رشد اقتصادی، سرمایهگذاری و اشتغال)، طبیعی (زمین، آب و تنوع زیستی)و سیاسی(قانون، برنامه و سازمان)، و نیز پایداری درونی کشاورزی(با مؤلفههیا الگوی کشت و تولید، نظام بهرهبرداری و ترویج بر مبنای تعریف و تحلیل مفهومی پایداری مورد بررسی قرار میگیرد.
از طرف دیگر، فقدان قوانین مناسب و عدم اجرای قوانین موجود در حفظ منابع، نبود برنامهریزی همه جانبه و کلگرا، و به ویژه نبود استراتژیها و سیاستهای مناسب و تلفیقی، توجه تک بعدی و بخشی و دستگاهی به قضایا موجب شده است که توانمندی بخش کشاورزی حتی در حفظ قابلیتها و کارکردهای فعلی نیز مورد تردید قرار گیرد.
nrettap gniviL ابعاد و مؤلفههای مورد بررسی با نظام کشاورزی و چهار محیط و بعد آن به شرح زیر: محیط اجتماعی:جمعیت، آموزش و فقر محیط اقتصادی:رشد اقتصادی، سرمایهگذاری و اشتغال محیط سیاسی:قانون، برنامه و سازمان این تحقیق جنبه توصیفی و تحلیلی دارد.
سیستم ترویج و تلاشهای آموزش و ترویج به دلایل مختلف قادر به ایجاد تحول در بخش کشاورزی نیست، زیرا اصلا رویکرد اصلی ترویج انتقال تکنولوژی(دفتر ترویج، 1381:7)و مدل آن آموزش و ملاقات است که مناسب پارادایم رشد و مدل صنعتی است نه توسعه پایدار، ثانیا نسبت پرسنلی میدانی ترویج به زارعان در ایران 1 به 1860 است(میرزایی، 1381:11)و این امر و چهره به چهره بودن ترویج در مقابل تعداد بسیار زیاد نظامهای بهرهبرداری موجب میشود که حدودا در هر فصل زراعی با هر زارع بیشتر از یکبار ملاقات ترویجی صورت نگیرد، ثالثا، نسبت پرسنل میدانی ترویج 7/36 درصد و در مقایسه با جهان(80%)بسیار کم است (دفتر ترویج، 1381:17).