چکیده:
سازمان های غیردولتی پدیده ای جدید در حیات اجتماعی جوامع محسوب می شوند که رشد شتابان آن ها از نیمه دوم قرن بیستم و در پی مسایل ناشی از جهانی شدن و بحران دولت رفاه آغاز شده است. این سازمان ها به دنبال بسیج نیروهای مردمی و داوطلب برای بهبود وضعیت جامعه، رفع کاستی ها، بروز و ظهور دیدگاه ها و دست یابی به توسعه پایدار هستند. این مطالعه به دنبال بررسی عوامل اجتماعی موثر بر مشارکت جوانان در سازمان های غیر دولتی است.بدین منظور با بررسی نظریه های مختلف جامعه شناسان کلاسیک و نظریه های انجام اجتماعی، جنبش های اجتماعی جدید و سرمایه اجتماعی به بیان نظری مسئله تحقیق پرداخته شده است. در این پژوهش، سازمان های غیر دولتی نمود جنبش های جدید پنداشته شده و با توجه به الگوی فرانظری کلمن ارزش های فرامادی و نیز سرمایه اجتماعی افراد بر مشارکت آن ها در این سازمان ها موثر فرض شده و با روش پیمایش فرضیات بررسی شده اند. جامعه آماری جوانان 14 - 30 ساله ساکن مناطق مختلف شهر تهران می باشند و حجم نمونه 375 نفر است. اطلاعات مورد نیاز با کاربرد پرسشنامه جمع آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که هر چه ارزش های فرامادی در جوانان بیشتر باشد، سرمایه اجتماعی در آنان بیشتر و مشارکت آن ها در سازمان های غیردولتی بیشتر است. جوانان دارای پایگاه اجتماعی اقتصادی بالاتر و دارای تحصیلات بیشتر مشارکت بیشتری در این سازمان ها دارند. همچنین مشارکت دختران جوان کمتر از پسران جوان بوده است. پایگاه اجتماعی اقتصادی بالاتر با داشتن ارزش های فرامادی و سرمایه اجتماعی بیشتر همراه است. دانشجویان و دانش آموزان نیز ارزش های فرامادی و سرمایه اجتماعی و در نتیجه مشارکت بیشتری در سازمان های غیر دولتی جوانان داشته اند.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش،سازمانهای غیر دولتی نمود و جنبشهای جدید پنداشته شده و با توجه به الگوی فرانظری کلمن ارزشهای فرامادی و نیز سرمایۀ اجتماعی افراد بر مشارکت آنها در این سازمانها مؤثر فرض شده و با روش پیمایش فرضیات بررسی شدهاند.
شرایط جهانی و بروز مسائل مختلف ناشی از جهانی شدن و سیاستهای توسعهای خاص،در حاشیه ماندن برخی گروهها و هویتها،مشکلات زیستمحیطی و بهداشتی،به همراه کاهش نقش دولتها وناتوانی آنها در حل این مسائل یا عدم توجه آنها به این مقوله،حاملان جامعۀ مدنی و تشکلهای داوطلب را به عنوان نیرویی مؤثر به صحنه آورده و پیگیر مطالبات خود نموده است؛چنین سازمانهایی در پاسخگویی به بسیاری از مشکلات دنیای مدرن،پیگیری مطالبات اقشار مختلف،کمک به توسعۀ پایدار و ایجاد زمینهای برای مشارکت در توسعه توانایی زیادی دارند و در واقع رکن سوم جامعه را تشکیل میدهند.
بهطوری که احساس تنهایی،ناامیدی،بیبرنامگی،ابطال وقت،احساس بیقدرتی و ناتوانی در تأثیرگذاری در وضع موجود از ویژگیهای آنها محسوب شده است(منطقی،1383)شاید بتوان گفت آنچه به نوعی در کاهش مسائل و مشکلات جوانان و کمک به هویت یابی آنها مؤثر است،داشتن پیوندهای گروهی مختلف و اتصال به جامعۀ بزرگتر میباشد که به نوبۀ خود باعث ایجاد علاقه و تعهد نسبت به جنبههای مختلف حیات جمعی و مشارکت بیشتر افراد در امور جامعه میگردد.
هر چه سرمایۀ اجتماعی افراد افزایش یابد،یعنی هر چه کنش متقابل بیشتری با افراد شبکهشان داشته باشند و نیز کیفیت این روابط از نظر هنجارهای عمل متقابل و اعتماد بیشتر باشد،میزان مشارکت آنها در سازمانهای غیر دولتی بیشتر است.