چکیده:
در این جستار قصد داریم تا از نزاهت در گفتار و بیان پروردگار پیراسته از هر زشتی و ناراستی پرده برداریم؛ زیرا بر آن باوریم که ایزد پاک علاوه بر این که در جایجای کتاب مقدس خویش، قرآن کریم، بر ادب و احترام به دیگران تأکید خاص دارد خود نیز عملا در گفتارش عفت کلام داشته و قصد آبروریزی و پردهدری از هیچ کس را نداشته است. همچنین در پی آنیم تا چگونگی تعبیر خداوند از زشتیها را هویدا سازیم؛ این که آن ذات مقدس به هنگام بیان ناهنجاریها، زشتیها و هر آنچه که ممکن است برای بشر زشت جلوه کند، چگونه عمل و از چه هنری استفاده کرده است. با توجه به این که بسامد نزاهت قرآن در کنایه، سخریه و تهکم بیشتر رخ نموده است، با ذکر نمونههای فراوان از این منظر آنها را به بوتۀ نقد و تطبیق میکشیم و سعی میکنیم نزاهت و عفت کلام را در این مجال در گسترة دید مخاطبان قرار دهیم، امید است تحصیل حاصل نباشد و سخن به درازا نکشد.
خلاصه ماشینی:
"اسلوب خداوند در بیان زشتیها و ناهنجاریها و بهره گیری از شیوۀ کنایه در تعبیر از آنها سبب شده است افزون بر این که کتاب مقدس خالی از واژگان نازیبا باشد، منتقدان نیز از این منظر و تحت تأثیر چنین اسلوبی آثار ادبی دیگران را به بوتة نقد بکشانند، از آن جمله قدامة بن جعفر نقل کرده بر این شعر امرؤ القیس خرده گرفتهاند: فمثلک حبلی قد طرقت و مرضع فألهیتها عن ذی تمـائم محـول إذا ما بکی من خلفها انصرفت له بـشق و تـحتی شقها لـن یـحول زیرا او تصریح به زشتی کرده است و صراحتا و با اسلوبی غیر کنایی از کار زشت پرده برداشته که البته قرآن کریم از این عیب بهدور است (لاشین1992: 263 ـ262).
سخریة معنوی همچنان که پیش از این گفته شد از فحوای کلام و سیاق جمله دریافت میشود، برای مثال در قرآن چنین ترسیم شده که کافران با کفر ورزی، به خویش بدی کرده و آن گاه که خداوند متعال پیامبرانش را به سوی ایشان میفرستد و آنان فرستادگان پروردگار را تکذیب میکنند، شایستة عذاب میشوند، و چون احساس خطر و به رسیدن عذاب یقین پیدا میکنند، شکستخورده، پا به فرار میگذارند و فرشتگان از روی تمسخر به آنان میگویند که از عذاب فرار نکنید و به سرزمین خود و ناز و نعمتی که در آن بودید، بازگردید که همة اینها برای مسخره کردن و توبیخ است."