چکیده:
از روشهای نوین تحقیق و پژوهش در قرآن، معناشناسی واژههای قرآنی است. در این نگرش، پس از انتخاب کلمات کلیدی قرآن، میدانهای معناشناختی هر واژه به همراه ارتباط نظاممند میان آنها بررسی شده تا برخی از لایههای معنایی آیات ظاهر میشود.در این جستار با استفاده از روش یاد شده، شماری از واژههای کلیدی اخلاق سیئه را در حوزههای لغت، تفسیر و سیاق آیات ارزیابی میکنیم و پس از تبیین هسته معنایی هر واژه، به ارتباط میان آنها میپردازیم تا با کشف معارف جدید از قرآن اندیشه نظامدار بودن آن معارف روشن شود.آنچه در این مقاله بدان اهتمام میورزیم، این است که جهانبینی قرآن خدا مرکزی است، یعنی هیچ مفهوم عمدهای در قرآن جدا از مفهوم خدا وجود ندارد و اخلاقیات انسانی، بازتاب ضعیف و رنگباخته و تقلیدی ناقص از صفات پروردگاری است. هرگاه ستر و پوشاندنی (کفر)، بر این بازتاب قرار گیرد، سر حلقه اخلاق سیئه میشود که ضلالت، فسق، شرک، ظلم، هوی،... را به دنبال دارد. واژههای مذکور از واژههای اصیل و توصیفی با محتوایی واقعی هستند که به صورت اصطلاحات اخلاقی مهم در سطح اول زبان اخلاقی است و در طبقهبندی نظام ارزشی قرآن، جایگاه خاصی دارند.
خلاصه ماشینی:
"در واقع، قرآن کریم، واژههای اخلاقی ـ دینی را در یک شبکه تصوری 1 تازه که تا آن زمان ناشناخته بود، جای داد و همین جابهجاکردن تصورات و تغییر وضع اساسی و نظم تازه بخشیدن به ارزشهای اخلاقی ـ دینی که از آن نتیجه شد، به صورت اساسی، انقلابی ریشهدار در نوع نگرش نسبت به جهان و وجود بشری پدید آورد؛ زیرا از دیدگاه قرآنی، انسان خلیفه و جانشین خدا در روی زمین است و این مقام، یک منصب و سمت اعتباری نیست، بلکه به این معناست که انسان، میتواند آینه صفات الهی قرار گیرد.
زیرا معنای لغوی واژه ظلم، قرار گرفتن چیزی در غیر محل خودش است و سیاق آیه مذکورنیز، از کافران اهل کتاب خبر میدهد که با وجود آنکه، حضرت مسیح(ع) ایشان را به یکتایی خداوند آگاه ساخته بود، با سرپوش گذاردن بر این حقیقت و شریک قائل شدن برای خداوند یکتا، آن حضرت را به جای خداوند، مورد ستایش قرار دادند و به خویشتن ظلم کردند و از رفتن به بهشت محروم شدند.
در آیه مذکور، حوزه معنایی واژهها «شرک» و«کفر»، از ارتباط نزدیک اعتقادی و اخلاقی برخوردارند، زیرا شرک و حذف محور خدا مرکزی در امر پرستش و در امور دیگر همان کفر است که زمینه ایجاد و گسترش عمل صالح را در جامعه نابود میسازد، در نتیجه، فرهنگ قیامت در نهاد فرد و جامعه حذف میشود و چنین فردی قطعا، درجات شرک را افزایش میدهد و از دریافت پاداش الهی و دیدار پروردگار محروم شده و نمیتواند آیینه صفات الهی باشد."