چکیده:
طرفداران الاهیات سلبی در بعد وجودشناختی آن، بر دلایلی چون وحدت و بساطت مطلقه ی ذات، نفی تشبیه، حد و ماهیت نداشتن ذات خدای متعال، عدم تعین و تناهی او تاکید می کنند. این دلایل بر مبنای الاهیات ایجابی، با نقدهایی چون عدم تنافی صفات با وحدت و بساطت ذات، عدم تنافی توصیف با تنزیه، عدم تلازم میان صفت داشتن و حد داشتن، تعارض ذات مطلق و بی تعین با خدای ادیان و خلط میان معرفت اجمالی و تفصیلی مواجه است. در بررسی نقدها، می توان گفت اکثر آن ها بر بعد عرفانی الاهیات سلبی وارد نیست و عموما منتقدان بدون برداشتی جامع از این روی کرد، به نقد و بررسی آن پرداخته اند
Those who defend negative theology base their ontological arguments on God''s unity، simplicity، being not comparable، lacking of limitation، lacking of quiddity، absoluteness، and infinity. On the other side، those who defend positive theology hold that there is no inconsistency between the above mentioned attributes of God and his positive attributes. For example، they say، we can accept both his unity of essence and his multiplicity of attributes. Also we can attribute him positively from one side and accept his incomparability from the other side. Also there is not any implication between having description and being limited. There is no inconsistency between an absolute God and the God of religions; All of these are derived from confusing general knowledge and detailed knowledge of God. We will discuss that most of these criticisms do not apply to negative theology and that the critics have not a clear concept of this theology in their minds.
خلاصه ماشینی:
"نقد دلیل دوم : عدم تنافی توصیف با تنزیه خدای متعال الاهی دانان ایجابی مانند ملاصدا، ابن سینا و فخر رازی نیز معتقدند مصداق و کنـه ذات و صفات خدای متعال ناشناختنی است و عقلا و شرعا خداوند را مثل و مانندی نیـست و او را به هیچ چیز و هیچ چیز را به او نمی توان تشبیه کرد و عقل بشر هم قادر نیست بـه کنـه ذات و صفات او پی ببرد (٣٠، ج: ٣، صص : ٢٣٩ - ٢٤٠؛ ٣٤، ج: ٤، ص: ٣٦؛ ٩، ج: ٣، ص: ٣٩٤؛ و ١٠، ص: ١٨٥)، اما در نظر آنان ، این سبب نمی شود که امتیاز و تفـاوت مخلـوق و خالق در این باشد که هر معنا و مفهومی که درباره ی مخلوق صدق می کند دربـاره ی خـالق صدق نکند و برعکس .
نقد دلیل پنجم : تعارض ذات مطلق و بی تعین با خدای ادیان از نظر مخالفان الاهیات سلبی ، چنین ذات مطلقی کـه غیـب محـض اسـت پرسـتیدنی نیست و نگاه این گونه به خدای ادیان در تعارض آشکار با تعـالیم دینـی قـرار دارد؛ زیـرا در متون دینی ، «خداوند مقدم بر هر چیز، موجودی است که موضوع پرستش واقع مـی شـود و «شایستگی خداوند برای آن که معبود واقع شود» در قلمرو دین ، از اهمیت اساسی برخوردار است و اگر تلقی خاصی از خداوند، صرف نظر از هر حسن دیگـری ، فاقـد ایـن وجـه باشـد، ناپذیرفتنی است » (٢١، ص: ٩٩)، زیرا پرستش فرع بر معرفت است و آن چه بـه هـیچ وجـه معروف واقع نمی شود معبود نیز واقع نمی شود؛ حال آن که تعالیم ادیان توحیدی بـر محـور معرفت به خدای متعال ، عشق ورزی و وصال به او بنا شده است ."