چکیده:
مدل سرآمدی (European foundation for quality management) EFQM بهعنوان چارچوبی اولیه برای ارزیابی و بهبود سازمانها، نشاندهنده مزیتهای پایداری است که یک سازمان سرآمد باید به آنها دست یابد. سازمان اسناد وکتابخانه ملی ایران نیز با توجه به جایگاه و نوع وظایف و خدماتی که ارائه میدهد، از این منظر نیازمند بررسی همهجانبه علمی است. بدین لحاظ، هدف پژوهش حاضر سنجش سرآمدی عملکرد سازمان اسناد و کتابخانه ملی با استفاده از دو رویکرد تلفیقی مدل تعالی EFQM است. روش/ رویکرد پژوهش: روش پژوهش حاضر پیمایشی، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری، تمامی مدیران رده میانی و رده بالای سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران هستند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه استاندارد 90 سوالی، متناسب با شرایط سازمان اسناد و کتابخانه ملی به همراه کارگاه (اجماع نظر) بوده است. دادههای جمعآوری شده با توجه به اهداف، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتههای حاصل از آمارهای توصیفی پژوهش نشان میدهد که میانگین امتیاز خودارزیابی عملکرد سازمان اسناد و کتابخانه ملی در بعد رهبری، 56 امتیاز از مجموع 100 امتیاز؛ در بعد خطمشی و استراتژی، 34 از مجموع80 امتیاز؛ در بعد کارکنان، 52 از مجموع 90 امتیاز؛ در بعد شراکتها و منابع، 62 از مجموع 90 امتیاز؛ در بعد فرآیندها، 41 از مجموع 140 امتیاز؛ در بعد نتایج کاربر/ مشتری، 80 از مجموع 200 امتیاز؛ در بعد نتایج کارکنان، 40 از مجموع 90 امتیاز، در بعد نتایج جامعه، 31 از مجموع 60 امتیاز؛ و در بعد نتایج کلیدی عملکرد، 96 از مجموع 150 امتیاز بود. سرانجام باتوجه به سرجمع امتیازهای داده شده به 9 معیار اصلی مدل سرآمدی، امتیاز سازمان اسناد و کتابخانه ملی 492 از 1000 امتیاز بهدست آمد. نتیجهگیری: برآیند یافتههای حاصل از دو رویکرد پرسشنامه و کارگاه (اجماع) در این پژوهش، مشخص میکند که معیارهای خطمشی و استراتژی، شراکتها و منابع، منابع انسانی و رهبری به ترتیب از نقاط قوت سازمان بهشمار میآیند و معیارهای فرآیندها، نتایج مشتری/ کاربر، نتایج منابع انسانی، نتایج جامعه، و نتایج کلیدی عملکرد نیز بهترتیب از حوزههای نیازمند بهبود سازمان بهشمار میروند. بر این اساس، همانطور که نقاط قوت و حوزههای نیازمند بهبود حاصل از یافتههای آمارهای توصیفی پرسشنامه و کارگاه (اجماع) نشان میدهند، میتوان گفت یافتههای آمارههای توصیفی پرسشنامه، این نقاط را بهطور کلی و نتایج کارگاه را بهطور جزئی مشخص میکنند. بنابراین، این پژوهش مناسب بودن بهکارگیری همزمان دو رویکرد پرسشنامه و کارگاه را برای سازمانهای ایرانی بهویژه کتابخانهها تایید میکند.
خلاصه ماشینی:
"استفاده از دو رویکرد تلفیقی در سنجش سرآمدی عملکرد سازمانی مطالعه موردی: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران الهه حسنزاده نرگس نشاط *چکیده هدف:مدل سرآمدی )tnemeganam ytilauq rof noitadnuof naeporuE( MQFE به عنوان چارچوبی اولیه برای ارزیابی و بهبود سازمانها، نشاندهنده مزیتهای پایداری است که یک سازمان سرآمد باید به آنها دست یابد.
پژوهش حاضر در نظر دارد در ابتدا بهطور اصولی و بنیادین،سازمان اسناد و کتابخانه ملی را به عنوان کتابخانه مادر،با مفاهیم مدل تعالی سازمانی آشنا سازد و برای نخستین بار در ایران از رویکرد تلفیقی پرسشنامه متناسبسازی شده و کارگاه(اجماع)استفاده کند تا بتواند نقاط قوت و زمینههای حاصل از بهبود سازمان را با دقت و صحت کامل شناسایی کند.
ج. نقاط قوت در معیارهای توانمندساز و نتایج براساس عناصر منطق رادار در معیارهای توانمندساز میتوان گفت که سازمان اسناد و کتابخانه ملی تقریبا(61/4)در هر یک از معیارها دارای رویکرد مشخصی است اما چون تا 100 امتیاز فاصله زیادی دارد،لذا این معیار در آینده نیز نیازمند بهبود خواهد بود.
حوزههای نیازمند بهبود در معیارهای نتایج با توجه به موارد ذکر شده،سازمان اسناد و کتابخانه ملی بهتر است برای سنجش عملکرد نتایج حاصل از معیارهای توانمندساز خود شاخصهای مدونی را طراحی کرده و آنها را براساس عناصر منطق رادار(روندها،اهداف،مقایسهها و علتها و محدودهها)مورد بررسی قرار دهد.
ج. حوزههای نیازمند بهبود در معیارهای توانمندساز و نتایج براساس عناصر منطق رادار با توجه به شواهد ارائه شده در معیارهای توانمندساز،میتوان گفت که در اکثر معیارها سازمان اسناد و کتابخانه ملی از عنصر ارزیابی و بازنگری به منظور اثربخشی رویکرد استفاده نکرده است."