چکیده:
برپایه آراء مارشال مک لوهان، سورن کی یرکگور، ژیل دولوز، مانوئل کاستلز، هربرت دریفوس و دیگر فیلسوفان و جامعه شناسان و دانشمندان علوم ارتباطات و اطلاع رسانی، مدلی مفهومی براساس سه نوع ساختار تاریخی ذهن و توصیف ویژگی های هر یک و نقش فناوری های نوین شبکه ای در تغییر ماهوی ذهن انسان ارائه شده تا برای درک تاثیرات فضای شبکه ای بر عام گرایی مخاطبان و کاهش گرایش های خاص گرایانه در میان آنها در مطالعات آینده نگرانه به کار برده شود. روش/ رویکرد پژوهش: براساس آرای صاحبنظران فوق، تعدادی شاخص برای عام گرایی و خاص گرایی تعریف و برمبنای آنها گویه هایی برای سنجش نگرش ها استخراج شد. پرسشنامه نهایی، سابقه، کمیت و کیفیت حضور افراد را در فضای اینترنت سنجید و گرایش های خاص گرایانه و عام گرایانه آنها را منطبق بر ساختار طیف لیکرت اندازه گیری کرد. یافته ها: میزان و شدت قرارگیری در معرض شبکه جهانی اطلاعات، بر رشد عام گرایی در مقابل خاص گرایی اثرگذار است، گرچه این اثرگذاری شدت قابل توجهی را نشان نمی دهد. نتیجه گیری: عوامل متعددی بر عام گرایی و خاص گرایی افراد اثرگذارند و رشد فضای شبکه ای، یکی از مهم ترین آنهاست که علاوه بر آثاری که محتوای اطلاعاتی این شبکه ها دارند، بخشی از این اثر به ماهیت و ساختار بنیادین شبکه برمی گردد و پژواک نظریه معروف مک لوهان را که «رسانه، همان پیام است»، در مورد شبکه های اطلاعاتی جدید طنین می افکند.
خلاصه ماشینی:
رابطه فضايمجازيوعام گراييکاربران اينترنت درميان کارکنـان سازمـان اسنادوکتابخانه ملـيايران حبيب اله حبيبيفهيم | هاديخانيکي|اردشيرانتظاري چڪيده هدف : برپايه آراء مارشال مک لوهان ، سورن کييرکگور، ژيل دولوز، مانوئل کاستلز،هربرت دريفوس وديگرفيلسوفان وجامعه شناسان ودانشمندان علوم ارتباطات واطلاع رساني،مدليمفهوميبراساس سه نوع ساختارتاريخيذهن وتوصيف ويژگيهايهريک ونقش فناوريهاي نوين شبکه اي در تغيير ماهوي ذهن انسان ارائه شده تا براي درک تأثيرات فضاي شبکه اي بر عام گرايي مخاطبان و کاهش گرايش هايخاص گرايانه درميان آنهادرمطالعات آينده نگرانه به کار برده شود.
از آنجا که تعريف عميق و دقيقي از سازوکارهاي معرفتي عام گرايي و خاص گرايي در دست ِ نبود، آثاري از دريفوس (١٣٨٩) (و به واسطه او سورن کي يرکگور)، شايگان (١٣٨٨) (و به واسطه او ژيل دلوز)، مانوئل کاستلز، پايان نامه دکتري گل محمدي (١٣٨٩) و نيز پايان نامه دکتري دوران (١٣٨٨) درخصوص هويت اجتماعي در فضاي سايبرنتيک و چند اثر داخلي مورد بررسي قرار گرفت و درمجموع مدلي از تحليل هويت انساني ، مبتني بر تبارشناسي ذهن ١٤ به دست آمد که مي تواند در تبيين همسازي و تعارضات هويتي عصر ما به کار آيد و از سوي ديگر مبناي طراحي پرسشنامه اي قرار بگيرد که براساس آن تا حدودي گرايش هاي خاص گرا و عام گراي افراد طبقه بندي و اندازه گيري شود.
يافته هاي جدول ٣ نشان مي دهند که بين دو متغير سابقه حضور در فضاي مجازي و عام گرايي ـ خاص گرايي پرسش شوندگان باتوجه به سطح معناداري مقدار کاي اسکوئر دومتغيره (١٥/٣٣) و آلفاي ٠/٠٥٣ رابطه معناداري وجود ندارد، درنتيجه فرض اول تحقيق تأييد نمشود.
يافته هاي جدول ٤ نشان مي دهند که بين دو متغير حضور روزانه در فضاي مجازي و عام گرايي ـ خاص گرايي پرسش شوندگان باتوجه به سطح معناداري مقدار کاي اسکوئر دومتغيره (٤٢/٣١) و آلفاي ٠/٠٥٣ رابطه معناداري وجود دارد.