خلاصه ماشینی:
"17) در صفحات آغازین این کتاب میخوانیم؛نخستین ویرایش رسمی هنر اجرا در تاریخ هنر به سال 1979 انتشار یافت که در آن هدف از این هنر را وسیله(ابزاری)کهن برای بیان در میان هنرمندان معرفی کرد.
"(ص 180) فتوریسم و هنر اجرا) در قسمت نخست کتاب بخش«فتوریسم»رزلی گلدبرگ اشاره به تاریخ شکلگیری این سبک میکند و به اثبات این مسئله میپردازد که نخستین نمایشنامههای فتوریستی بیش از آنکه شیوهای اجرایی باشد بیشتر تبلیغاتی بود تا نمایش.
ایشان همچنین«به هنر اجرا به عنوان کاملترین ابزار برای واداشتن مخاطب در توجه به آرای خود،روی آوردند،برای مثال بوچونی نوشته بود:نقاشی فتوریستی بیش از این نمای بیرون صحنه،رویدادگاه یک چشمانداز تئاتری نخواهد بود.
آنها باور داشتند که یک اثر هنری تنها به اندازه بداههسراییاش ارزشمند است و نه به جهت آن که به طور مبسوط از پیش آماده شده باشد همزمانی تنها روش چیرگی بر تکههای آشفته رویدادهای درهم تنیدهای بود که فتوریستها در زندگی هرروزه با آن روبهرو میشدند و برتر از تئاتر واقعگرایانه به شمار میآمد.
به دنبال امضای مانسونی بر بدن مجسمه زنده فرد مورد نظر گواهی اصالت دریافت میکرد که نوشته شده بود «بدینوسیله گواهی میشود که دستان من فلان فرد را امضا کرده است و بنابراین از این تاریخ به بعد میتواند به عنوان اثر هنری اصیل و حقیقی در نظر گرفته شود.
به اعتقاد مولف،هنر اجرا در قرن بیستم،هنری است سهل با بیثباتیهای بیپایان،هنرمندانی که از محدودیت فرمهای تثبیت شده و کلیشهای بیتاب شده بودند این آثار را آفریدند،هنرمندانی که مصصم بودند تا هنر خود را بیپرده به مردم ارایه نمایند."