چکیده:
تاریخ ایران در سراسر دوران اسلامی تا قبل از روی کار آمدن سلسله پادشاهی صفوی و برای برهه ای کوتاه در زمان آل بویه، هیچ گاه شاهد حاکمیت دولتی شیعی مذهب نبوده است. در حقیقت می-توان گفت پس از 9 قرن از زمان ورود اسلام به ایران و با روی کار آمدن صفویان می توانیم شاهد احیای هویت ملی و ارزش های باستانی و همچنین، حاکمیت مذهب تشیع وپیوند با تصوف و سیاست در ایران باشیم.این رابطه بین شیعه و فرهنگ ایرانی بسیار قوی بود. در دوران صفوی مذهب نقش مهمی در روند مطالعه فرهنگ و هنر داشت. طبعا از این رهگذر مقوله هنر نیز از تغییر ایدئولوژی و تحولات اجتماعی که در عصر صفوی رخ داده بود، بی-بهره نماند. و در واقع علاوه بر مردم ، هنرمندان ایرانی و شیعه مذهب هم سعی کردند که اندیشه و تفکرو عناصر شیعی و ارادت به خاندان پیامبر(ص) و ائمه اطهار و مخصوصا شخص علی بن ابیطالب (ع) و همچنین، موضوعاتی همچون آیات قرآنی و اسماء الهی ، احادیث و روایات قدسی و نبوی ، معراج پیامبر، شهادتین شیعه ، صلوات کبیره یا چهارده معصوم ، اشعار و ابیات ادبی در وصف و رثای ائمه اطهار (ع) به خصوص شخص امام علی(ع) و اظهار سرسپردگی و ارادت به آن امام همام و یادآوری تنهایی و تشنگی و مظلومیت اباعبدالله الحسین(ع) چه به لحاظ ابیات و اشعار و چه به لحاظ نمادهای فلزی عاشورایی و... را که در حوزه تفکر شیعی بود، در هنر و آثار هنری خود منعکس کنند. نکته قابل توجه این است که در زمان حاکمیت صفویان ارتباط بین هنر و قوانین دینی به خوبی پایه گذاری شده بود. در این دوران متون خطی مصور، بناهای معماری و مصنوعات هنری همگی بازگو کننده عناصر شیعی بودند که از ویژگی های این عصر به شمار می رود. این مقاله بر آن است تا بخشی از مفاهیم و عناصر شیعی فوق الذکر دوران صفوی را با رویکرد به هنر قالی بافی، نقاشی ایرانی (نگارگری) و فلزکاری که در هنر این دوران منعکس شده است، بازگو نماید.
خلاصه ماشینی:
"در فرش دیگری که شاه عباس کبیر وقف حرم مطهر حضرت علی(ع) نموده است،کتیبهای به این مضمون"کلب این حرم،عباس"وجود دارد،2که در حقیقت ارادت و سر سپردگی شاهان این سلسله به خاندن عصمت و طهارت است و در هنر فلزکاری هم از موضوع این تحقیق است و در فصول بعدی بدان خواهیم پرداخت،به کرات این نمونه و نمونههای دیگر در آثار فلزی آمده است «کاشان به انواع بافتهها و سفالینهها و کاشیها معروف بود و چنین گمان میرود که قالیچهها و فرشهای ابریشمی در آنجا بافته میشده است»(قبلی).
زکی محمد حسن در کتاب خود با عنوان"هنر ایران"چنین میگوید:«در واقع آثار فلزی در دوران صفوی از نظر زیبایی و شکل متمایز است و بیشتر نوشتههایی را که بر آنها میبینیم،شعر یا متون تاریخی به زبان فارسی است،همچنین نامهای دوازده امام(ع)را بر بسیاری از آنها میتوان یافت»(محمد حسین 1377:222).
میتوان گفت در این دوره بیشتر نقوش و اشکال تزیینی که در آثار فلزی به کار رفته عبارت از شاخ و برگهای گیاهی و تصاویر انسانی و حیوانی بود که در مجموع نقشهای قالی و تصاویر کتب خطی این دوره را یادآوری میکرد و همچنین بکارگیری تزئینات و استفاده از حاشیههای تزئینی در این عصر کاهش یافت و سطح آثار از نقشهای متصل و پیوسته به هم؛مانند زردوزی یا گلدوزی پوشیده شد و در آنها قوسها یا مناطقی دارای تزیینات کم حجم و یا نوشتهای که نام صنعتگر بر آن است دیده میشود»(محمد حسن 1368:222).
تاجبخش نیز در تأیید سخن دکتر زکی محمد حسن در کتاب خود با عنوان"ایران در زمان صفویه"در مورد تزئینات آثار فلزی دورۀ صفوی مینویسد:«با توجه به آثاری که در این دوره به دست آمده،میتوان گفت:در این دوره بیشتر در روی مصنوعات فلزی،تصاویر نباتات و حیوانات نقش میشده است»(تاجبخش 1378: 135)."