چکیده:
هدف مقاله حاضرآن است که نشان دهد «سودابه» درساخت کهن اساطیری اش یک مادر- خداست و وی دراصل افسانه « سودابه و سیاوش » مادراساطیری سیاوش بوده است ونه نامادری او.این شخصیت درطول هزاران سال دچار تغییر و تحولات بسیارشده ودرنهایت، به صورتی که اکنون درشاهنامه فردوسی می بینیم به روزگارمارسیده است. دراین مقاله به فرضیاتی که پیش ازاین درباره سودابه ارائه شده،پرداخته ایم و وجوه تشابه و تفاوت فرضیه خودراباآن هابیان کرده ایم. دراین پژوهش ازشیوهاسطوره شناسی تطبیقی سود جسته و شخصیت سودابه رابادیگراساطیر مشابهش درسایر ملل مطابقت داده ایم؛علاوه براین،دراثبات این فرضیه از موضوعات دیگری نیز سخن گفته ایم،ازجمله:مجهول بودن هویت مادر سیاوش درشاهنامه،ماهیت مادرسالارانه وغیرزردشتی داستان سیاوش و دو چهرگی سودابه درشاهنامه فردوسی.
خلاصه ماشینی:
"پیش از این نیز شخصیت سودابه و تغییر و تحولات اساطیریاش مورد توجه قرار گرفته است؛دکتر خالقی مطلق معتقد است که در ساخت کهنتر داستان سیاوش و سودابه،مادر سیاوش همان سودابه است،ولی چون بعدها عشق میان مادر و فرزند را نپذیرفتهاند،سودابه را به مادر ناتنی سیاوش بدل کردهاند.
ما نیز با فرضیۀ مزبور،از جهتی موافقیم؛به گمان ما نیز سودابه در اصل داستان نه نامادری،بلکه مادر سیاوش بوده است و به خاطر اینکه در جوامع بشری به تدریج روابطی از این دست مذموم و ممنوع دانسته شده است،مادر سیاوش را به نامادری وی تبدیل کردهاند تا از قبح مسئله بکاهند.
یکی از نکات مشترک آنها این است که تموز،ادونیس،آتیس و سیاوش،هر چهار،از خدایان نباتی هستند و نشانه آن این که آتیس در آخر به درخت صنوبری تبدیل می شود،ادونیس(که روایت دیگری از همان تموز است)از مادری به دنیا میآید که به شکل درخت گزی مسخ شده است و در آخر نیز در کاهوزاری کشته می شود؛(ر ک کمبل 1383:50؛نیز 1/30:1993 edailE( سیاوش نیز چون به قتل میرسد و خونش بر زمین میریزد،از آن خون گیاه پر سیاوشان میروید.
توافق ما با فرضیه مزبور در این است که،مادر سیاوش از آدمیان نبوده،اما پایهای بسیار عالیتر از یک پری داشته و همانند آفرودیت،سیبل وایشتر از بزرگ الهگان(الهگان آب و زمین)بوده است که در جوامع مادرسالاری،مدتهای مدید، مورد پرستش قرار گرفتهاند؛و اینکه این الهگان عاشق پسران خود بودهاند،نه بدین معناست که واقعا میان مادر و فرزندی چنین رابطهای وجود داشته،بلکه این الهگان بزرگ،چهرۀ مادر-خدایی داشته و سمبل حس مادرانگی،مادگی و پرورانندگی بودهاند؛بنابراین مادر-خدایان از این جهت مادر و پروراننده تمامی موجوداتی بودند که به باروری و باردهی محتاجند."