چکیده:
هدف از این مطالعه تعیین اثر بخشی آموزش نظریه ذهن بر ارتقاء سطوح نظریه ذهن دانش آموزان کم توان ذهنی بود. پژوهش از نوع مطالعات تجربی با پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه کنترل بود. 30 نفر از دانش آموزان دختر کم توان ذهنی با دامنه سنی 12-8 سال با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. بعد از همتا سازی بر اساس سن تقویمی و هوش و نمرات نظریه ذهن، به دو گروه آزمایش (15 دانش آموز) و گروه کنترل ( 15 دانش آموز) تقسیم شدند. نظریه ذهن به مدت 9 جلسه به دانش آموزان در گروه آزمایش، آموزش داده شد، اما گروه کنترل هیچ نوع آموزشی در این زمینه دریافت نکردند و فقط در جریان برنامه های معمول مدرسه قرار گرفتند. پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. ابزار پژوهش شامل آزمون 38 سوالی نظریه ذهن و آزمون ماتریس های پیشرونده ریون بود. داده های به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون هر دو گروه با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش نظریه ذهن اثر معناداری بر ارتقاء سطوح نظریه ذهن دارد p(<0/001).
خلاصه ماشینی:
"G,nosneB o} &%00215MBRG002G% همکاران،1993؛کارمن{o1o}و همکاران،1998)و به سطوح بالای نظریه ذهن دست نمییابند(قمرانی والبرزی،1384)،هدف کلی از پژوهش حاضر بررسی این است که آیا آموزش نظریه ذهن(میل،باور وهیجان)سطوح نظریه ذهن دانشآموزان کمتوان ذهنی را افزایش میدهد؟ روش پژوهشجامعه،نمونه و روش نمونهگیری با توجه به اینکه هدف این تحقیق،تعیین اثربخشی آموزش نظریه ذهن(متغیر مستقل)بر ارتقاءسطوح نظریه ذهن(متغیر وابسته)بود،لذا از روش تحقیق تجربی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروهکنترل استفاده شد.
روش اجرا ابتدا آزمونهای ماتریسهای پیشرونده ریون و نظریه ذهن اجرا شد و کلیه دانشآموزانی که درآزمون نظریه ذهن 38 سؤالی نمرات کمتر از متوسط(نمره 19)دریافت کردند،شناسایی شدند بعد از اینکه از نظر سن تقویمی و هوشبهر و نمرات نظریه ذهن همتا شدند(شایان ذکر است که آزمون هوش توسطمحقق قبل از اجرای پیشآزمون به صورت انفرادی اجرا شد)؛به طور تصادفی به دو گروه آزمایش وکنترل تقسیم شدند و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرده و تنها در جریان آموزشهای عادی مدرسه،برای اینکه مورد توجه قرار گیرند به آنها تصاویری جهت رنگآمیزی داده شد؛ولی گروه آزمایش بهصورت روزانه به مدت 1 ماه،9 جلسه آموزش دریافت کردند.
در مجموع نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که کودکان کمتوان ذهنی دارای نقص درمهارتهای نظریه ذهن(بازشناسی عواطف و وانمود،درک باور غلط اولیه و درک باور غلط ثانویه یادرک شوخی)هستند،لذا ضروری به نظر میرشد که والدین کودکان کمتوان ذهنی و یا کلیه مربیانمدارس استثنایی که با این کودکان سروکار دارند،با فراهم ساختن محیط غنی و ارائه آموزشهای لازمجهت پرورش استعدادهای ذهنی و شناختی این کودکان تا حد امکان بتوانند از شدت آسیبهای وارد برکارکرد نظریه ذهن در مبتلایان بکاهند و فرصتی را برای آنها فراهم کنند تا مهارتهای مربوط به نظریهذهن این دانشآموزان افزایش یابد."