چکیده:
»غنا« در میان مسلمانان مسألهای روانی - عقیدتی است. مسلمان از یک طرف طبق طبیعت
انسانی خود به غنا تمایل نشان میدهد و از طرف دیگر طبق دیدگاه عقیدتی خود از آن
میگریزد؛ چون بر این اعتقاد است که غنا مورد نهی و نکوهش دین اوست. غنا، گرایش به
فساد اخلاقی بویژه در میان جوانان را تقویت میکند و از بازدارندههای پرداختن به
خصلتهای انسانی و معنوی است. این پژوهش بر آن است تا غنای ممنوع را از غنای مجاز
جدا کرده، در هر مورد بررسی لازم را عرضه بدارد؛ همچنین آیات و احادیث مربوط و نیز
برخی از دیدگاههای اهل نظر را مورد توجه قرار داده است.
خلاصه ماشینی:
"غنای مجاز آنچه غنای مجاز به حساب میآید، همان است که از مصادیق غنای غیر مطرب میباشد؛ البته غنای غیر مطرب نیز اگر به محافل و مجامع آدمهای هرزه و کفار و منافقان اختصاص داشته باشد در شمار غنای حرام خواهد بود تا جلسات مؤمنان از جلسات فسق پیشهگان متمایز باشد؛ لذا اظهارنظر کسانی که غنای مطرب را یکی از نیازهای روحی جامعه میدانند از اعتبار و وجاهت علمی لازم، برخوردار نیست؛ همچنین باید توجه داشت که برخی یافتههای علمی، ممکن است چیزی را امروز به عنوان ضرورت ارائه دهند؛ اما چند روز دیگر ضد آن را با آب و تاب عرضه میکنند؛ بنابراین نبایستی در برابر رهآوردهای علمی، زود تسلیم شد و جنبه احتیاط را از نظر دور داشت؛ همچنین باید توجه کرد که آوای خوش و الحان و نغمههای زیبا غیر از غنای مطرب است؛ همانند نغمه داوودی که درباره پیامبر اسلام مطرح و در احادیث آمده است: »و کان جهیر الصوت، احسن الناس نغمة« )غزالی، 1403 ق، ج 2، ص 367).
بهره مندی از آوای زیبا و آهنگ و نواهای خوش موضوع حرمت در باب غنا نیست؛ آنچه حرام و غیر مجاز میباشد آوا و آهنگی است که طربانگیز باشد؛ یعنی به گونهای آدمی را تحت الشعاع خود قرار دهد که آدمی بیاختیار به اعمال مبتنی بر لهو و لعب و خلاف موازین شرع، دست یازد؛ چنان که در عرف گفته میشود که فلانی آن چنان میخواند که آدمی را به »رقص« میآورد."