چکیده:
طبیعت وسرشت انسانی یکی از پیچیدهترین و پوشیدهترین موضوعاتی است که در کلّ تاریخ فرهنگی و اجتماعی بشر همواره مورد بحث ومناقشه بودهاست. گروهی سرشت انسانی را مجبول بر خیر و گروهی مبتنی بر شر میدانند و گروهی دیگر اساساً ذات و سرشتی برای انسان قائل نیستند و تکوین شخصیت او را معلول و محصول آموزش و آمیزشهای اجتماعی میدانند و هر گروه در تأیید معتقدات خویش، دلایل و براهینی اقامه میکنند. دو تن از بزرگترین متفکران و مصلحانی که در گذشته به سبب نوع شخصیت، اهداف و آرمانهای انسانی، اجتماعی، سیاسی و اخلاقی عمیقاً بدین مسئله پرداختهاند و عوامل مکمل و مؤثر در تتمیم یا تخریب سرشت آدمی را بررسی نمودهاند، یکی کنفوسیوس، حکیم چینی و دیگری شیخ اجل سعدی شیرازی در ایران است که به سبب دامنة نفوذ و استمرار و پایایی افکار و آثار آنان در زوایا و اعماق پنهانی دو ملت چین و ایران و امروزه در بخش بزرگ و شایستة توجهی از جهان، بررسی دقیق دیدگاههای آنان برای تصمیمگیریهای کلان فرهنگی و اجتماعی در روزگار ما حایز کمال اهمیت است. این مقاله ابتدا به طبقهبندی دقیق آثار و نیز امکان یا عدم امکان تطبیق افکار این دو اندیشهور به دلیل تفاوت زمان، مکان و زبان، و آنگاه به تحلیل مصداقی اندیشهها و آرای سعدی و کنفوسیوس دربارة سرشت انسان و عوامل مکمل و مخرب در تکوین آن میپردارد.
This article reports on the precise classification of works on human nature by two Iranian and Chinese thinkers, Saadi Shi’razi and Confucius, respectively. Human nature is one of the most complex and elaborate subjects that have always discussed in the entire socio-cultural history of mankind. A group of people considers human nature based on goodness; another group considers it on evil; and yet there is another group who believes that the development of human nature is the product of education and social interactions. Each group has particular reasons for their arguments. However, based on views on human ideals, the two Iranian and Chinese reformers investigated constructive and deconstructive nature of human beings intensively from socio-political, moral, and complementary factors. Because of their continued dominance and the perseverance of their thoughts and works on the hidden and deep depths of the two nations’ culture, as well as a significant part of the world, a careful consideration of their viewpoints will be useful for the decision-making bodies at the macro socio-cultural level at the present time. Due to differences in time, space, and the language and the idea whether it is possible to compare and contrast Saadi’s and Confucius’ thoughts on human nature, this article is focused on an exemplary analysis of their thoughts on human nature and on some influential constructive and deconstructive factors.
خلاصه ماشینی:
دو تن از بزرگ تـرین متفکـران و مصـلحانی کـه در گذشـته بـه سبب نوع شخصـیت ، اهـداف و آرمـان هـای انسـانی، اجتمـاعی، سیاسـی و اخلاقـی عمیقـا بـدین مسـئله پرداخته انـد و عوامـل مکمـل و مـؤثر در تتمـیم یـا تخریـب سرشـت آدمـی را بررسـی نمـوده انـد، یکـی کنفوسیوس ، حکیم چینی و دیگری شیخ اجل سعدی شیرازی در ایران است که بـه سـبب دامنـۀ نفـوذ و استمرار و پایایی افکار و آثار آنان در زوایا و اعماق پنهـانی دو ملـت چـین و ایـران و امـروزه در بخـش بزرگ و شایستۀ توجهی از جهان ، بررسی دقیق دیدگاه های آنان برای تصمیم گیریهای کـلان فرهنگـی و اجتماعی در روزگار ما حایز کمال اهمیت است .
دربارٔە کنفوسیوس بدین دلیل که نوشته ها و آثار او در عهد و روزگـار خـودش به صـورت دقیـق ، کامـل و درسـت جمـع آوری نشـده اسـت و بـه همـین دلیـل ، جـز کتـاب چون چیو (سالنامۀ بهار و پاییز) که انتساب آن به او قطعی است ، بقیۀ آثارش مسـلم و قطعـی نیست ؛ یعنی دقیقا نمیتوان دانست که این آثار از خود اوست ، یا بعدها به همت شاگردان و دوستدارنش جمع آوری و تدوین شـده اسـت و ایـن نکتـه هـا از خـود اوسـت یـا گفتـه هـا و تفسیرهای شاگردان اوست ، ضمن آنکه از همین آثار جمع شده هم حجـم بسـیار انـدکی بـه زبان های دیگر ترجمه یا به نحوی منتقل شده است و نیز در میان زبـان هـای زنـدٔە دنیـا، آثـار اصلی کنفوسیوس ـ یا کتاب و مقالۀ مستند و مستدل در بـاب او کـه بـه صـورت مسـتقیم از زبان چینی به فارسی تألیف یا ترجمه شده باشد ـ بسیار کمیاب و نادر است .