چکیده:
ادبیات موجود، شواهد ضعیفی در حمایت از این فرضیه مبنی بر اینکه اخبار اقتصادی می توانند بر بازدهی سهام مؤثر باشند، ارائه میدهند. این امر، تا حدی، به دشواری اندازه گیری اینکه سرمایهگذاران اخبار کلان اقتصادی در محیطهای مختلف اقتصادی را چگونه تفسیر می کنند، نسبت داده می شود. در این مقاله یک روش متفاوت از سنجش اخبار کلان اقتصادی انتخاب شده است تا اثر آن بر بازدهی سهام بهتر برآورد گردد. از آنجایی که گزارشهای روزنامهای تفسیری از دادههای آماری ارائه میدهند، گزارشهای روزنامهای را به عنوان معیار سنجش اخبار انتخاب کردیم. یافتههای ما نشان میدهند که اخبار مربوط به GDP و بیکاری، بر بازدهی سهام مؤثرند.
خلاصه ماشینی:
بهرحال روش آنها از تخمين بازدهي سهام با توجه به تعامـل عوامـل کـلان اقتـصادي و سـيکل تجـاري ، دو اشکال مهم را نشان مي دهد: نخست آنکه به تنظيم يـک مجموعـه آمـاري پيچيـده تـر نيـاز دارد و تنهـا يـک راه غيرمـستقيم بـراي مشخص کردن مفاهيم داده هاي آماري را تدوين مي کند و ديگر اينکـه بـه انتخـاب يـک مـدل آمـاري نيـاز داردکه اغلب کمتر قراردادي باشد.
پيرس و رالي يک اثر قوي از شوک پولي سهام و اثر ضعيف تر از افزايش تـورم و نـرخ تنزيـل برروي قيمت سهام پيدا کردند بهرحال همبستگي بـازدهي سـهام و فعاليـت هـاي واقعـي کـه بوسـيله شاخص توليد صنعتي و افزايش نرخ بيکاري اندازه گيري شده به لحاظ آماري معنادار نبود.
بعلاوه ، براي نشان دادن اثر معناداري آماري ، تأثير شاخص توليدات صنعتي بر قيمت سهام ، تعدادي از مقاله ها نشان دادند کـه اخبـار بيکـاري بـا شـاخص بازدهي ٥٠٠ S&P همبستگي دارد.
داده هاي سرتيتر و شاخص اخبار تحليل و طبقه بندي عناوين روزنامه توسط لات و هست (٢٠٠٦) اسـت کـه پوشـش خبـري از ٤ سـري داده اقتصاد کلان شامل GDP، بيکاري ، خرده فروشي و کالاهاي بادوام را مطالعه کردند.
نه برعکس ، بنابراين اين اثر قيمت سهام بايد قوي تر از بيکاري GDP و همچنـين خرده فروشي وکالاهاي بادوام باشد (يعني اثـر مـستقيم گـزارش بيـشتر از اينهـا اسـت ) بهرحـال اگـر روزنامه نگار در تفسير داده هاي آماري تنها به بـازار سـهام اسـتناد کنـد رابطـه بـين بـازدهي سـهام و گزارشات خبري مي تواند در مقابل تمام چهار متغير مشابه باشند.