چکیده:
ناآشنایی کامل برخی نویسندگان دایره المعارف اسلام با تاریخ تشیع و کلام اسلامی، سبب ضعف مدخل های مرتبط با تشیع اثنی عشری در این دایره المعارف گردیده است. مدخل «علی الرضا» از جمله مدخل هایی است که به دلیل تکیه بیش از حد نویسنده بر منابع اهل سنت، از ضعف یکسونگری در معرفی آن حضرت برخوردار است و موجب شده تا نقص منابع غیرشیعی در گزارش فعالیت های اجتماعی سیاسی امام رضا«ع» در این مدخل نیز رسوخ کرده و بیش از بیان زندگی ایشان، به فعالیت های مامون بپردازد. از آنجا که این دایره المعارف به عنوان یکی از منابع اصلی در معرفی اسلام مطرح است، نقد و بررسی مدخل های آن، به رفع نواقص، اصلاح اشتباهات و ارتقای سطح اطلاعات در زمینه تاریخ تشیع کمک شایانی می کند. این نوشتار در راستای اهداف یادشده، به روش تحلیلی تاریخی، چهار بخش ولادت و وفات، فعالیت ها، ولایتعهدی و منابع این مدخل را نقد و بررسی کرده است
خلاصه ماشینی:
این مدخلها به دلایل مختلف از جمله توجه بیش از حد نویسندگان آن به منابع اهل سنت، علاوه بر اشکالات کلامی از ضعف جامعیت در بررسی گزارههای تاریخی نیز برخوردار است؛ بهطور مثال، مدخل «علیالرضا» در این کتاب، با گذر و نظری بسیار محدود و مختصر بر زندگانی امام رضا( علاوه بر نادیدهگرفتن بخشهایی از مهمترین فرازهای زندگی آن حضرت، بر تلاشهای مأمون متمرکز شده و زندگانی امام رضا( را بهصورت حاشیهای بر این تلاشها عنوان نموده است که خود دلیلی بر عدم تتبع کافی نویسنده در منابع مختلف و خروج از موضوع مدخل میباشد.
از آنجا که کتاب مزبور از مهمترین منابع پژوهشگران غیرمسلمان دربارة اسلام میباشد، توجه به صحت مطالب و اصلاح اشکالات آن وجهة همت محققان بسیاری بوده و در معرفی، نقد و بررسی مدخلهای مربوط به امامان شیعه در این دائرةالمعارف، تلاشهای چندی صورت پذیرفته است که از جملة آن میتوان به مقالة «انعکاس شیعه در دائرةالمعارف اسلامیه» و «نظری بر چند مقاله از دایرةالمعارف اسلام»، اثر محمود مهدوی دامغانی، «سخنی دربارة دائرةالمعارف اسلام»، نوشتة عبدالهادی حائری، «تشابه اسمی، تفاوت ماهوی، نقدی بر مقالة علی بنابیطالب( در دایرةالمعارف اسلام»، نوشتة محمدرضا هدایتپناه، «آنچه خود داشت...
نویسنده، بخش اول زندگی آن حضرت را که مربوط به پیش از حرکت ایشان به مرو است، بخشی آرام و بدون هیچ فعالیت سیاسی عنوان میدارد و دلیل دعوت مأمون از ایشان به مرو و برگزیدن بهعنوان ولیعهدی خلافت را تنها مربوط به ویژگیهای فردی آن حضرت میداند؛ نه جنبة معنوی و حقانیت ایشان نسبت به جایگاه خلافت که مأمون خود در آغاز پیشنهاد ولایتعهدی بدان اشاره میکند ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، عیون أخبار الرضا(، ج2، ص151.