چکیده:
با تسلط تدریجی پاپ و کلیسای کاتولیک بر اروپا، قرونوسطی آغاز شد. افکار دنیاگریز و علم ستیز این مذهب شرایطی را به وجود آورد که از آن به عصر تاریکی یاد نموده-اند و انسانی تارک دنیا و رهبانیت پیشه و آخرت گرا به معنی کاتولیکی آن و علم گریز متولد شد. در عکس العمل به این تفکرات و شرایط حاصل از آن، معترضانی تفکرات انسان محورانه و مذهب پروتستان را به وجود آوردند که این تفکرات اعتراضی نقش بزرگی در گسترش تمدن مادی جدید و تولد انسان دنیا طلب منفعت جوی بریده از دین در این تمدن داشت. با ظهور انقلاب اسلامی و طرح شعار نه شرقی و نه غربی، در برابر مکاتب حاصل از این تمدن که ادعای جهانشمولی و ادعای برتری و تسلط بر همه تمدن ها و سرنوشت انسان ها را داشت این مبانی فکری مورد چالش قرار گرفت و به وسیله رهبری انقلاب اسلامی هویت و شخصیتی الهی و معنوی برگرفته از اندیشه های اسلامی برای انسان مطرح شد که در عمل موجب تولد انسانی جدید به عنوان الگوی انسان در عصر ما گردید. بررسی و مقایسه این سه آیین با دیدی تاریخی هدف این تحقیق می باشد.
خلاصه ماشینی:
"با تأثیرپذیری تودههای مردم از تمدن اسلامی که علم و خرد و اندیشه و سایر مبانی تمدنی،در سایه دین گسترشی اعجابانگیز پیدا نموده بود و آشنایی آنان با متفکران مسلمان(از جمله ابن سینا و فارابی و ابن رشد)و ترجمه آثار متفکران مسلمان و مشاهده پیشرفت اقتصادی و پیوستگی دین و دنیا در زندگی مسلمانان و تلاش و تحرک اقتصادی آنان با توجیه دینی و در ضمن آن وحدت اجتماعی،به شدت تحت تأثیر ابعاد گوناگون این تمدن قرار گرفتند و در مورد مبانی مسیحیت کاتولیک دچار شبهه شدند.
یک)مبانی انسانشناسی در مسیحیت کاتولیک قرون وسطی اصول و مبانی کلیسای کاتولیک(قرائت خاصی از دین مسیح که اعتقاد به واحد بودن مرجع برای تفسیر واحد از کتاب مقدس داشت)بهطور خلاصه به صورت زیر است: 1)رابطه مستقیم انسان و خدا را نفی و کلیسا را واسطه بین انسان و خدا قرار داده بود.
د)پرورش خصلتهای متعالی در وجود فردباایمان: 1)حقیقتطلبی؛ 2)زیبایی دوستی چه در ابعاد مادی و چه ابعاد معنوی؛ 3)گرایش به ارزشهای متعالی و خیر اخلاقی،از جمله صداقت،خیرخواهی،نوعدوستی و سختکوشی،و گریز از شرور اخلاقی مانند:بخل و حرص و غرور و تکبر؛ 4)زنده نمودن فرد باایمان و رساندن او به حیات طیبه؛ 5)باز شدن دید انسان نسبت به جهان و توجه به دادن او به زندگی ابدی و حیات جاودانی و اینکه انسان نتایج اعمال نیک و بد خود را خواهد دید که این موجب تحرک انسان برای انجام اعمال نیک برای نتایج ابدی و ساختن حیات جاودان و سعادت ابدی به دست خود او میگردد و لذا فداکاری در راه ارزشهای الهی ارزشمند شده و شهادت به عنوان یک هدف متعالی و سعادت جاودان مورد توجه انسان باایمان قرار میگیرد."