چکیده:
گویش مشهدی یکی از مؤثرترین گویشها در فارسی دری است و به نوعی خاستگاه ادبیات اصیل شاعرانی همچون رودکی، فردوسی، عطار، خیام و ... میباشد. این گویش با دارا بودن واژگان اصیل فراوان یکی از گرانبهاترین گنجینههای زندهی ادبیات و فارسی اصیل دری است. پژوهش حاضر که اولین بررسی نظاممند دربارهی گویش مشهدی است، در راستای حفظ این میراث ملی و با هدف کاوشی زبانشناختی، نظامآوایی این گویش را، که شامل توصیف مشخصههای آوایی، فرایندهای واجی، ساخت هجا و واحدهای زبرزنجیری میشود، تجزیه و تحلیل میکند. برای گردآوری دادهها اطلاعات پرسشنامهای مورد استفاده قرار گرفته و استخراج واجها بر اساس قیاس جفتهای کمینه صورت پذیرفته است. علاوه بر این یکی از نگارندگان که گویشور بومی است از شم زبانی خویش نیز بهره جسته است. محور تحقیقات فرهنگ مردم، شیوهی زندگی، آداب و رسوم، باورها، موسیقی و ادبیات است و در این میان ادبیات عامیانه که روح هنری هر ملتی است شامل عناصری همچون ضرب المثل، چیستان، ترانه، متل، تمثیل، اشعار محلی و شعر کار است. شعر کار نسخهی خوانای احساسات سرایندگان و چگونگی محیط کار آنها است و اشعار خوانندگان در حین انجام کار که به طور انفرادی یا جمعی خوانده میشود بیانگر وضع معیشت، دلتنگیها، رنجها، آمال و آرزوها، عشقها و نیایشها است. در این مقاله قصدمان معرفی جامعهی بختیاری و اشعار عامیانهی آنان به خصوص اشعاری است که مردم بختیاری در حین انجام کار درو به شکل آهنگینی میخوانند. روش جمعآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای، اینترنتی و تحقیقات میدانی صورت پذیرفت و حوزه مکانی جمعآوری اطلاعات میدانی استانهای خوزستان و چهار محال و بختیاری بود که طوایفی از ایل بختیاری در آن جا به صورت دائم یا به شیوهی کوچندگی زندگی میکنند.
خلاصه ماشینی:
"/r/ مختصات واجی: لرزشی، لثوی، واکدار جایگاهآغازین /k/~ /rox/ رخ (گونه) /kox/ کخ (حشره) جایگاه میانی /n/~ /čara/ چره (چاره) čana/ چنه (چانه) جایگاه پایانی /s/~ /?alpar/ الپر(زرنگوشیطان) /?alpas/ الپس(پرسهوولگردی) بنابراین در این گویش در مجموع 22 همخوان وجود دارد، که همان همخوانهای فارسی معیار است.
واکههای گویش مشهدی، مانند فارسی معیار، همگی دهانی هستند و برای استخراج و معرفی آنها از جفتهای کمینه استفاده شده و واکه موردنظر در جایگاه میانی و پایانی در تقابل قرار گرفته است.
در مورد واکههای مرکب، به گفته ثمره (1364: 122) همخوان بودن جزء دوم این واکهها را نظام واجی زبان تایید میکند زیرا نمیتوانند به عنوان واکه مرکزی در هجای cvcc قرار گیرند، یعنی پس از آنها هرگز خوشه دوهمخوانی قرار نمی گیرد، زیرا وقوع خوشه سه همخوانی در یک هجا ممکن نیست.
در گویش مشهدی هجا حداقل از دو واج تشکیل مییابد، میتواند سه یا چهار واج داشته باشد و با «همخوان» شروع میشود، یعنی خوشه دو همخوانی هیچگاه در آغاز واژه ظاهر نمیگردد؛ بنابراین مانند فارسی معیار، در این گویش سه نوع هجا قابل تشخیص است که در تمام آنها یک واکه به عنوان هستهی هجا و یک همخوان آغازی به طور اجباری وجود دارد.
آشکار است که این واژه در گذر زمان دچار فرسایش شده است، اما در پارهای از موقعیتها که مورد نیاز است، بخش از دست دادهاش را دوباره آشکار میکند؛ برای نمونه هنگامی که پس از /be/ که خود به واکه ی /e/ ختم میشود، واژهای قرار گیرد که با واکه شروع شده باشد، صامت میانجی /d/ بازگشته و امکان فراگویی را تسهیل میکند."