چکیده:
زبان بلوچی یکی از زبانهای ایرانی است که قدمتی دیرینه دارد. زبان و ادب فارسی از قرنها پیش بر زبان و ادب بلوچی، تأثیر فراوانی گذاشته است. مردم بلوچ، فارسی را زبانی مقدس میدانستهاند و این زبان چندین قرن، مستقیم و غیرمستقیم بر ادب و اجتماع بلوچستان تأثیرگذار بوده است. این تأثیر و جایگاه سبب شده است که ارتباط واژگانی بلوچی با فارسی ارتباطی تنگاتنگ باشد. البته به دلیل همسایگی بلوچان با سرزمین خراسان بزرگ، تأثیرگذاری گویش فارسی خراسان محسوستر است و شعر شاعران فارسی سبک خراسانی، گواهی مستند بر این ادعاست.
خلاصه ماشینی:
"بیشتر پژوهشهایی که دربارهی ادبیات بلوچی صورت گرفته است در حوزهی ایالت بلوچستان پاکستان بوده است و در آنجا آثار گوناگونی از ادب منظوم کهن و نو بلوچی به چاپ رسیده است، اما در زمینهی پژوهشهای زبانشناختی و مطالعهی علمی زبان بلوچی، پژوهشگران اروپایی حق تقدم دارند، برخی از آنها در قرن نوزده و اوایل قرن بیستم بیشتر در بلوچستان شرقی و گویش شرقی بلوچی دست به پژوهشهایی زدهاند که منبع پژوهشگران دیگر در تطبیق این زبان با زبانهای دیگر ایرانی بوده است.
مذهب در زندگی بلوچها بسیار نفوذ دارد ولی با این حال بسیاری از واژههای مذهبی که در بیشتر زبانهای اقوام مسلمان، واژههای تازی هستند، در بلوچی به همان شکل کهن و بنیادین ایرانی و فارسی خود برجا ماندهاند و به کار میروند.
این ارتباط واژگانی فقط به پارسی معاصر محدود نیست، بلکه صدها واژهی مشترک میان بلوچی و پارسی دری وجود دارد، که بسیاری از آنها، در پارسی کنونی فراموش گشتهاند، ولی در زبان و شعر و ادب بلوچی، همچنان کاربرد دارند.
بلوچی: شوهšōh دلیر مرا در سپاهان یکی یار بودج که جنگاور و شوخ و عیار بود (سعدی، 1372 : 136) نتیجهگیری بسیاری از واژهها که در آثار نخستین ادب فارسی، به کار رفتهاند، امروزه در زبان فارسی، کاربرد ندارند و برای بسیاری از آنها، شواهد کافی وجود ندارد تا ریشه و معنی آنها کاملا مشخص شود."