چکیده:
برخی سرمایه گذاران در اوراق قرضه، مایلند سود خود را در طول دوره تا سررسید، دریافت نکرده و مجدد سرمایه گذاری کنند، در پایان سررسید، اصل، سود اوراق خود را دریافت کنند. خانواده های جوان، شرکتهای بیمه دو نمونه از این نوع سرمایه گذاران می باشند که پرداخت های آتی خود را پیش بینی کرده، بر اساس آن به خرید اوراق می پردازند. در کشورهای غربی اوراق بدون سود چنین نقشی را بازی می کند، از ابتدا تا کنون نیز با استقبال سرمایه گذاران و صنعت مواجه گردیده است. اوراق بدهی مرکب دو تا سه سال اول (بسته به توافق و نوع طرح) سودی پرداخت نمی کند ، در عوض با قیمت کمتری از قیمت اسمی به فروش می رسد. بعد از آن تاریخ نیز سود ثابت به دارندگان اوراق پرداخت می شود. منتشرکنندگان اوراق بدهی مرکب، وجوه جمع آوری شده را صرف خرید دارائی های ثابت برای طرح خاصی کرده، به صورت فروش اقساطی یا اجاره به شرط تملیک در اختیار طرح، قرار داده، از محل دریافت اجاره یا اقساط فروش، سود ثابت دارندگان اوراق تامین می کنند. بنابراین ثابت بودن پرداخت سود، ماهیت شرعی خواهد داشت چرا که مبتنی بر عقود اسلامی است. ضمنا بر اساس مطالعات میدانی، این اوراق از سوی صنعت ، سرمایه گذاران مورد تایید قرار گرفته، میزان مطلوبیت آن برای دو قشرمزبور مورد آزمون قرار گرفته که نتایج، رضایتبخش بوده است.
خلاصه ماشینی:
"renteewS o} &%01602MHTG016G% mR: نرخ سود بازار n: تعداد دوره(سال) t: اولین سال پرداخت سود فرض میشود پرداخت سود سالی دو مرتبه(تنزیل سالی دو بار انجام میشود)ارزشفعلی مبالغی که در دوره قبل از بهرهبرداری پرداخت نمیشود برابر است با: n2)mR2/1+1(/C (به تصویر صفحه مراجعه شود)و در نتیجه قیمت فروش اوراق بدهی برابر است با: n2)mR2/1+1(/C)به تصویر صفحه مراجعه شود(-NP-sP قبلا نیز به این موضوع اشاره شد که برای بازارسازی این اوراق باید مکانیزمقیمتگذاری مناسبی وجود داشته باشد.
بنابراین مطابق نظر فقهای شیعه عملیات تنزیل با توجه به شرایطی که گفته شد از نظرشرع مبین اسلام خالی از اشکال میباشد و تنها برخی از فقهای اهل سنت عملیات تنزیل راغیر شرعی میدانند(رجائی،1375) بررسی فقهی اوراق بدهی مرکب مطابق با تعریفی که پیش از این در مورد اوراق بدهی مرکب ارایه شد،وجوه جمعآوریشده صرف خرید ماشینآلات شده و سپس مطابق با عقد فروش اقساطی و یا اجاره به شرط تملیک،به واحدهای تولیدی واگذار شود.
تحقیق انجام شده به عنوان مثال از نوآوری در اوراق بهادار میباشد و نتیجۀ عامتریکه میتوان از آن گرفت این است که با توجه به مشکلات شرکتهای ایرانی چه در بعدتنگنای نقدینگی و چه در بعد نداشتن اعتبار کافی برای انتشار اوراق مشارکت یا هر نوعورقۀ دیگر،و از سوی دیگر انگیزۀ سرمایهگذاری در سرمایهگذاران و نبود مجالی برایسرمایهگذاری،فرهیختگان مالی را به این فرامیخواند که روشهای جدید برایسرمایهگذاری طراحی کنند که چارهساز مشکلات صنعت برای جذب منابع مالی باشد واز طرفی سرمایهگذاران را که به علت نبود فضای سرمایهگذاری مناسب،سرگردانساخته،رهنمون گردند."