چکیده:
نقش آفرینی عقل فعال در آثار فلاسفه ای همچون ابن سینا و ملاصدرا با ویژگی رساندن انسان به سعادت و کمال نهایی اش مشهود است. از سویی، غایت مراتب انسان در سعادت و کمال، مرتبه نبوت است و پیامبر کسی است که صاحب حدس قوی و صائب است و مراتب عقل نظری و عملی وی در پرتو ارتباط با عقل فعال به فعلیت تام رسیده و بدین وسیله لایق دریافت وحی شده و وحی که توسط عقل فعال به نبی می رسد، نیز در مسیر بالندگی هر چه تمام تر عقل نظری و عملی وی، مدد رسان می شود. ابن سینا و ملاصدرا هر دو، قائل به نفس قدسیه ای هستند که با قوه ی حدس خویش، در زمان بسیار کوتاه به کلیه معقولات و علوم و صور عقلی، بدون تعلم نائل می گردد و چنین نفسی را نبی می نامند. ابن سینا دریافت وحی را از طریق عقل قدسی و ملاصدرا معتقد است قوه عاقله نبی در مرتبه عقل بالمستفاد، با عقل فعال «متحد» می گردد . در این پژوهش به بررسی این دو نظر می پردازیم.
The role of active intellect which is to reach human being to happiness and ultimate perfection is seen in the works of philosophers such as Ibn Sina and Mulla Sadra. In one hand، the ultimate human gradation in happiness and perfection is the degree of prophecy. A prophet is a person who has strong and authentic conjecture and his theoretical and practical intellect has been actualized in light of her relationship with active intellect and thereby worthy of receiving revelation. Revelation which is inspired by the active intellect helps the development of the theoretical and practical intellect. Ibn Sina and Mulla Sadra both believe in divine soul that by his strong conjecture reach to all ineligibles، cognitions and rational forms without learning and they call such a soul a prophet. Ibn Sina believes that revelation is through divine intellect but Mulla Sadra thinks that the rational faculty of the prophet in the degree of the acquired intellect united with the active intellect. In this study we examine these two ideas.
خلاصه ماشینی:
"ابن سینا هم توان متفاوت نفس نبی را خاطرنشان میکند و آن را یکی از ارکان دریافت وحی میداند، اما چگونه روح و نفس یک انسان به این مرتبه از توانمندی و علو دست پیدا میکند؟ ملاصدرا معتقد است که اگر کسی به رغم حضور در این دنیا و گرفتار شدن در محدودیتهای مادی آن، به جای توغل و فرو رفتن در مظاهر دنیوی، تمام توجه خود را به عالم قدس و ملکوت معطوف کند و نفس خود را با ریاضت و تهذیب و کسب قداست، پاک و پیراسته سازد، بر خلع بدن و کنار گذاشتن حواس ظاهری و روی آوردن به عالم ملکوت توانمند خواهد بود.
ابن سینا نیز مانند فارابی، رؤیا را یکی از عوامل اتصال نفس انسان به عقل فعال میداند و معتقد است که نفس از طریق خواب میتواند به عالم غیب راه یابد و نقش قوة خیال در این میان، حکایتگری است.
ابن سینا با ذکر این عبارت که «حقیقت وحی، القایی خفی و نهان از سوی امر عقلی به اذن خدا به نفوس مستعد بشری است»، مجهول ماندن کنه ذات وحی را متذکر میشود، ولی ملاصدرا معتقد است که نبی از طریق ارتباط با عالم ملکوت، آگاهانه حضور عقل فعال و القای وحی را درک میکند و بر توانمندی نفس نبی بر حفظ و ضبط وحی در لوح نفسش اذعان میکند و علت چنین توانمندی را توجه نفس نبی به عالم قدس و ملکوت از طریق ریاضت و تهذیب و کسب قداست و خلع بدن و کنار گذاشتن حواس ظاهری و در نتیجه روی آوردن به عالم ملکوت میداند."