چکیده:
آشنایی و شناخت قبایل شبه جزیره(عربستان) و حجاز و نقش آنان در تحولات سیاسی ـ
اجتماعی تاریخ صدر اسلام در حجاز، یمن، عراق، شام و ایران از موضوعات بسیار مهمی
است که محققان را برای شناخت بهتر و عمیق تر حوادث آن دوره از تاریخ اسلام بسیار
یاری می کند. آشنایی با تاریخ قبیله ثقیف و نقش ثقفیان و نخبگان ثقفی در عرصه های
گوناگون سیاسی، نظامی، اجتماعی و فرهنگی از عصر رسالت تا اواخر دوران اموی و نیز
تأثیر آنان در تثبیت قدرت خلفا و حکام اموی، در این سلسله نوشتار مورد توجه است.
قبیله ثقیف از قبایل مهم در تاریخ صدر اسلام به شمار می رود. آنان ساکنان طائف
بودند. موقعیت ممتاز طائف، توجه عرب را به آن شهر و ساکنانش معطوف کرده و ایشان را
هم پیمان قریش، اوس، خزرج و یهود قرار داده و محلی برای سرمایه گذاری قریش بود.
طائف محلی به دور از صحنه های داغ سیاسی و نزاع ها و جنگ های قدرت بود. طائف پناه
گاه فراریان، عزلت گاه از جامعه بریدگان، تبعیدگاه نااهلان، مخالفان، متمردان و
آشوب گران بود. کشاورزی، دامپروری، حرف و صنایع آن و حضور فعال آنان در تجارت و
صادرات کالا و نیز شرکت در بازارها، از جمله در عکاظ، گواه خوبی بر اوضاع اقتصادی
آن است. ثقیف به دلیل حضور کمترش در جنگ ها و وقایع و ایام، دوران جاهلیتی کم
هیاهو، و به دلیل در برداشتن بت «لات»، بیت اللات، مناصب و آداب حج گذاری آن،
دورانی بلند آوازه داشت.
نسب ثقیف و تیره هایی آن، طرح و بررسی حیات دینی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و
اقتصادی و جغرافیای طبیعی و انسانی ثقیف و طائف، از موضوعاتی است که در قسمت اول
این نوشتار آمده است. ادامه تاریخ قبیله ثقیف و نقش ثقفیان در تحولات تاریخ صدر
اسلام از پذیرش اسلام پس از امتناع، فرماندهی در فتوح و ولایت داری بصره و کوفه و
عراق و منزله، بازوی دست راست امویان در سیاست و نظامی گری بودن و... از جمله نکاتی
است که در قسمت های بعدی طرح و بررسی خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"آشنایی با تاریخ قبیله ثقیف و نقش ثقفیان و نخبگان ثقفی در عرصه های گوناگون سیاسی، نظامی، اجتماعی و فرهنگی از عصر رسالت تا اواخر دوران اموی و نیز تأثیر آنان در تثبیت قدرت خلفا و حکام اموی، در این سلسله نوشتار مورد توجه است.
7 در مورد انتساب ثقیف به «ابورغال»8 و «عبد ابورغال»9 گزارش های افسانه گونه ای نقل شده است که دو نفر به نام ابورغال بودند، معروف ترین آن دو، شخصی است که ابرهه و اصحاب فیل را تا نزدیک مکه راهنمایی کرد و همان جا مرد و مردم قبرش را سنگ سار می کردند.
113 یوم عکاظ یکی دیگر از جنگ های فجار بود که مسعود بن معتب ثقفی برای جلوگیری از خون ریزی، نزد همسرش سبیعه، دختر عبدشمس114 خیمه ای بر پا کرد و گفت هر که به این خیمه پناه آورد در جوار من است.
یاقوت حموی، همان، ذیل طائف، جزء4، ص 11; بلاذری، انساب الاشراف، جزء1، ص 27; ما سرزمین مان را از هر تیره و ایلی حراست می کنیم همان گونه که ثقیف به وسیله دیوار طائف (یا این که همان گونه که ثقیف) از طائف حراست کرد، در حالی که گروهی آمدند تا آنان را غارت کنند و شمشیرها میان ایشان قرار گرفت.
در این میان، ثقیف به مرتبه ای از شرافت و بزرگی و احراز اشرافیت قبیلگی ـ که در گرو آیین و پای بندی به اعتقادات شرک آلود و نیز وجود بت هایی، از جمله لات بود ـ و هم چنین به درجه ای از اشرافیت مالی و اقتصادی (همپای تجاری خود قریش) رسیده بود، که قریش به تعاملات گوناگونی با ایشان رغبت داشت."