چکیده:
از جمله مباحثی که طی چند دهه اخیر در حوزه مدیریت دولتی در جهان مطرح شده بحث
تمرکززدایی اداره امور عمومی و واگذار نمودن آن به واحدهای محلی در هر کشور است.
اداره امور محلی توسط سازمان های محلی مستلزم در نظر گرفتن نقاط قوت واحدهای محلی و
تفویض بخشی از اختیارات دولتی به این واحدها می باشد. ایران نیز از جمله کشورهایی
است که در این مرحله قرار داشته و پرداختن روز افزون دست اندرکاران به بحث شوراهای
اسلامی از مصادیق این امر می باشد. از آن جا که قبل از اجرای یک سیاست در یک کشور،
اولین قدم پرداختن به پیشینه تاریخی آن سیاست است، لذا لازم است پیشینه تاریخی چنین
سیاستی را در ایران به دقت بررسی کرده تا از این طریق بهترین الگو انتخاب و به کار
گرفته شود. در این مقاله با تبیین مفهوم عدم تمرکز و انواع آن، به وضعیت عدم تمرکز
در نظام اداری ایران در دوره صفویه می پردازیم.
خلاصه ماشینی:
"16 همان طور که قبلا نیز اشاره شد شاه چندان مایل به تفویض اختیار کلیه امور به خان ها نبوده و در حفظ نوعی تمرکز در امور اداری و به تبع آن امور نظامی سعی داشته است، چرا که معتقد بود اگر خان هایی که در نواحی دور دست حکومت داشتند اختیار مطلق پیدا می کردند یا آن ها را در فرماندهی بر قوایی که در آن ناحیه بودند مطلق العنان می ساختند، ممکن بود مملکت را به آشوب بکشند و موجبات زحمت حکومت را فراهم کنند.
همان گونه که قبلا اشاره شد دولت مرکزی(شاه) با انتخاب حکام ایالات یا تفویض این امر به بزرگان و صاحب منصبان نزدیک و مورد اطمینان و یا انتصاب مشروط افراد به سمت های مختلف، بر اداره امور توسط آن ها نظارت می کرد و عملکرد آن ها را تحت نظر داشت.
میزان اثربخشی مکانیزم کنترل و نظارت با این تدابیری که در دوران صفویه برای نظارت بر حکام ایالات طراحی شد آیا واقعا همه حکام به وظایف خود عمل کرده و طبق ضوابط به اداره امور مملکت پرداخته و عدالت اجتماعی آن گونه که مورد تأکید پادشاه و دولت مرکزی بود محقق شد؟ با وجود ناظر و مستوفی و داروغه و...
که مسئول نظم بخشیدن به نظام اداری و مالی و امنیت اجتماعی بودند قاعدتا نباید مشکلات خاصی پیش می آمد، اما این ادعا تا چه حدی به واقعیت نزدیک است؟ آن گونه که شاردن اظهار نظر می کند افرادی که به عنوان ناظر از سوی شاه تعیین می شدند به جای این که به کنترل حکام یا وزرای درباری بپردازند با تبانی با آن ها از راه های مختلف از رسیدن شکایات عامه خلق به دربار و دیوان عدالت جلوگیری کرده و موجبات ستم گری های مختلف را بر مردم فراهم می کردند."