چکیده:
تاریخ نگاری ایرانی و سنت های حاکم بر آن، بررسی تطبیقی این سنت ها با یکدیگر و
تبیین تداوم و تحول عناصر سنتی تاریخ نوشته ها از زمینه های پژوهشی است که بهواسطه
دشواری هایی که در آن نهفته است پژوهشگران تاریخ ایران کمتر به آن توجه داشته و
بالطبع کمتر به آن پرداخته شده است. دکتر شعله کوئین یکی از معدود پژوهشگرانی است
که در این عرصه پژوهشی قدم گذاشته و تاریخ نگاری عصر صفوی را بررسی کرده است. او در
اثر خویش با عنوان تاریخ نوشته های دوره سلطنت شاه عباس; ایدئولوژی، تقلید و
مشروعیت ضمن بررسی وقایع نامه های برگزیده ای از عصر صفویه، [تلاش کرده است تا] سبک
های وقایع نگاران، سنت های تاریخ نوشته هایی را که [وقایع نامه نویسان] به آن ها
وفادار بودند، نمونه های سبک تقلیدی و نیز علایق ایدئولوژیکی وقایع نگاران را
شناسایی کند. مقاله حاضر، ترجمه فصل ششم این کتاب است که دکتر کوئین در آن، میراث
تاریخ نگاری عصر صفوی در سنت های تاریخ نگاری مغولان هند و افشاریان ایران را بررسی
کرده است.
خلاصه ماشینی:
مـیراث تاریخنگاری عصر صفوی شعله کوئین 1 / فرشید نوروزی** اشاره تاریخنگاری ایرانی و سنتهای حاکم بر آن، بررسی تطبیقی این سنتها با یکدیگرو تبیین تداوم و تحول عناصر سنتی تاریخنوشتهها از زمینههای پژوهشی است کهبهواسطه دشواریهایی که در آن نهفته است پژوهشگران تاریخ ایران کمتر به آنتوجه داشته و بالطبع کمتر به آن پرداخته شده است.
2 woods [ودز] در پژوهش خود در خصوصشکلگیری تاریخنگاری عصر تیموری، میراث تیمور را شرح داده و بیان میکند که«در سراسر این سه منطقه [ماوراءالنهر، خراسان، افغانستان/ شمال هند] یاد وخاطره سردار فاتح همچنان توجه اذهان نویسندگان وقایع نامههای درباری وداستانهای عامیانه را به یک اندازه بهخود جلب میکرد».
به این ترتیب،خواندمیر نه تنها بهعنوان پل تاریخنگاری بین سلسلههای تیموری و صفوی عملکرد، بلکه سنتهای تاریخنگاری صفویان و مغولان [هند ]را نیز از طریق نگارشبرای هر دو سلسله بههم پیوند داد.
نمونههایی ازوقایعنامههای عصر مغولی [هند] نشان از این امر دارند که آنها نیز بسیاری از همانعناصر سنتی را که در مقدمه وقایع نامههای عصر صفوی وجود داشت در خوددارند.
اگرچه ابوالفضل بهطور کامل از وقایع نامههای پیشینی مربوطبه دورههای تیموری و صفوی تقلید نکرد، البته اینگونه بهنظر میرسد که اکبرنامهعناصری مربوط به دیگر سنتهای بومی تاریخی نوشتهها را در خود دارد، [اما باوجود این ]دیباچه اکبرنامه شباهتهای فراوانی با دیباچه [وقایعنامههای تیموری وصفوی ]دارد.
Ernest Tucker," Explaining Nadir shah: Kingship and Royal Legitimacy inMuhammad Kazim Marvi's Tarikh - i 'alam - ara - yi Nadiri" , Iranian Studies 26 (1993): 95 - 117.