چکیده:
امنیت و امنیت ملی مفاهیمی هستند که عوامل متعددی در تعیین جایگاه و مفهوم آن نقش بازی میکنند. این مفاهیم در حال تغییرند و این مقاله سعی دارد با جمعبندی مطالعات صورت گرفته در این حوزه، مفهوم امنیت و ابعاد آن و سپس مفهوم امنیت ملی و وجوه آن را بیان کند. آنگاه با تشریح بعضی از مولفههای مهم در این حوزه به مقایسه دیدگاهها درباره امنیت ملی، در قبل و بعد از جنگ سرد بپردازد. سپس به چگونگی تغییر روند مفهوم امنیت ملی در جمهوری اسلامی بنماید.
خلاصه ماشینی:
"اگر چه تصویر امنیتی ارایه شده به ظاهر تازه به نظر میرسد اما گمان بر این است که به جز توسیع موضوعی، تحول بنیادین دیگری صورت نپذیرفته و به دلایلی چند، جوهره امنیت هم چنان یکسان باقی مانده است: اول آنکه: اگر چه جنگ سرد به پایان رسیده اما مویدات کمی برای اثبات این نکته وجود دارد که همکاری جهانی و عدم توسل به نیروی نظامی، جایگزین ملاحظات نظامی پیشین خواهند شد.
در تطور تا اوایل دهه 1990 به این نتیجه میرسیم که حوزه مطالعات امنیت ملی تحت تاثیر گرایشهای اثبات گرایانه حاکم بر حوزه مطالعاتی مادر - یعنی حوزه روابط بینالملل - در ابتدا گرایش زیادی به مولفههای کمی در معادلات امنیتی دارد که نمونه آن را میتوان توجه به رویکرد صرفا نظامی در تحصیل امنیت برای کشورها - از سوی دولت مردان - مشاهده کرد.
با توجه به آنچه آمد مشخص میشود که پایان جنگ سرد به معنای گذار از یک پارادایم (سنتی) به پارادایمی تازه (و مدرن) از امنیت میباشد که به واسطه آن معنا، تئوری، راهبرد و استراتژی امنیت ملی تغییر مییابد؛ پارادایمی که در درون آن طیف متنوعی از مطالعات امنیتی نضج و رشد یافتهاند، مطالعاتی که ناظر بر حیات جمعی کلیه بازیگران در گستره جهانی بوده، با اوصافی چون امنیت مشترک، همگانی، جامع و...
ملاحظات امنیتی کشور به سه دوره بسط محور، حفظ محور و رشد محور تفکیک میشود و در هر دوره چهار متغیر اساسی یعنی اهداف و اصول امنیت ملی، قدرت ملی، تهدیدها و آسیبپذیریهای امنیت ملی و نهایتا سیاستهای امنیت ملی مد نظر قرار گرفته است، جمعبندی نتایج این بررسیبه شرح زیر میباشد: 1."