چکیده:
چکیده بصیرت در نگاه امیرمؤمنانعلیهالسلام بال اندیشه، اساس بعثت و ولایت، روشنگر فضای زندگی، شرط شکوفایی علم و حکمت، و نیز مانع از فریب خوردگی و پیروی کورکورانه است و با تلاوت قرآن، اذکار الهی، خودسازی و نفی وابستگیها، محقق میشود. آرزوهای بلند و دوردست، وابستگیهای کاذب و فتنههای اجتماعی، از موانع آن است. نگاه عبرتآموز، تغییر مواضع سیاسی و اجتماعی، حرکت سنجیده، جریانشناسی و آشنایی با زبان زمان، از نشانههای بصیرت است. از قرآن کریم، روایات اسلامی، و تاریخ گذشتگان میتوان به عنوان منابع معتبر سود جست.
خلاصه ماشینی:
"افرادی که بصیرت دارند علم و معرفت جذب میکنند بسان نیروی مغناطیسی و آهنربا که قطعه آهنی را به سوی خود جذب میکند و آن که فاقد بصیرت است توان جذب علم و دانش را هم ندارد به همین جهت تنها افراد بصیر به مرحله یقین نائل میشوند و این صریح نهجالبلاغه است: یقین نیز بر چهار پایه استوار است: بینش هوشمندانه، دریافت حکیمانه واقعیتها، پندگرفتن از حوادث روزگار، و پیمودن راه درست پیشینیان.
»سبات« در اصل به معنای قطع است و چون آدمی با به خواب رفتن از این عالم تصرفات و آلام و لذایذ آن و نیز از انجام هر نوع اعمال خیر، قطع ارتباط میکند به همین مناسبت از خواب به »سبات« تعبیر میشود و کسی که بصیرت و بینش درونی خود را از دست میدهد گویا، عقل او به خواب رفته و دیدههای درونبین او بسته شده است.
P} اگر خرد خویش را به کار گیرید، آیا در آثار پیشینیانتان مایههای هشدار و در سرگذشت پدرانتان درسهای عبرت و بصیرتی نیست؟ نتیجهگیری از آنچه گفتیم به این نتیجه میرسیم که: بصیرت ارزش حیاتی دارد و اساس خودشناسی است به همین جهت در تعالیم دینی به داشتن آن امر شده و ائمهعلیهمالسلام نیز دستور میدادند که پیروانشان بر مدار بصیرت عمل کنند زیرا که بصیرت، شرط شکوفایی علم و حکمت است و بدون آن نمیتوان به مرحله »یقین« رسید."