چکیده:
انسان شناسی کامل زمانی شکل میگیرد که انسان با تمام ساختارهای وجودیش شناخته شود. برای شناخت انسان باید همۀ فضای وجود انسان را روشن کرد؛ زیرا روشن کردن گوشههایی از فضای وجود انسان، مانند روشن کردن گوشهای از شبستانی است که با آن مقدار روشنی، شناخت و بصیرت کامل به دست نمیآید.انسان ساختارها و شئون متعددی در جان خویش دارد و موجودی یک بعدی نیست. انسان علاوه بر اندیشه، شئون دیگری مانند0 انگیزه و اراده و تأثر دارد که باید به آنها توجه شود.[در این مقاله، ابتدا: مسئله ترکیب حقیقی انسان از ابعاد فطری و طبیعی و ائتمام و اقتدای ارکان طبیعی به رکن فطری که این ائتمام نیز رکن اصلی در تفسیر انسان به انسان است تحلیل میشود؛ سپس اصالت روح به عنوان رکن فطری از زبان قرآن تبیین میگردد و بالاخره «حی متأله» که معلول داشتن یک روح قرآنی است به عنوان فصل الفصول و فصل اخیر انسان اثبات میشود. میوۀ سلوک انسان بر طبق این تفسیر، یگانگی و یکتایی انسان خواهد بود
خلاصه ماشینی:
"یعنی] بفرماید: «الرحمن *علم القرآن *خلق الإنسان »، زیرا گرچه این آیات با «ف» یا «ثم» به یکدیگر عطف نشده است [اما]، همین ترتیب ذکری، بیان کنندۀ این مطلب عمیق است که تا کسی در مکتب «الرحمن» قرآن را فرا نگیرد [و آن را با جان خود نیامیزد] انسان نمیشود و تا انسان نشود، سخن او بیان نیست، بلکه مبهم است؛ یعنی دانسته نمیشود چه میگوید و به سخن دیگر، بر پایۀ هوا سخن میگوید و بر اساس هوس کار میکند؛ مانند بهایم که کارشان مبهم است و شفاف و مستدل و مبرهن نیست، پس اینان نیز بهیمه هستند، نه بیان قولی دارند و نه بیان فعلی.
البته چون تأله و ذوب شدن در خداباوری در نهاد و نهان انسان تعبیه شده است، حقیقت وی نیز بیش از یک چیز نیست و «حیات» و «تأله» چنان درهم تنیده است که واقعیت حیات انسان، چیزی جز تأله و دلباختگی به جمال و جلال الهی نیست و هرگونه غبار غیریت پذیری با غیرت خداخواهی او منافات دارد به گونهای که اندک گزارشی از غیر خدا و ذرهای گرایش به سوی غیر او مایۀ پژمردگی روح با طراوت توحیدی و افسردگی جان با نشاط یگانهجویی و یکتاپرستی است.
همین حقیقت را از تقابل در این آیه نیز میتوان یافت: « أ و من کان میتا فأحییناه و جعلنا له نورا یمشی به فی الناس کمن مثله فی الظلمات لیس بخارج منها » 12 ، یعنی آن که مرده بود و ما او را زنده کردیم (در جاهلیت به سر میبرد و اینک در تمدن اسلامی به سر میبرد)، کافر یا منافق بود و اینک مسلمان و مخلص است؛ مردهای غرق در ظلمت بود و خدا به او حیات داد و از نور هدایت بهرهمندش کرد."