چکیده:
مساله و هدف: به طور کلی در دنیای امروز، حسابداری دارای نقش حیاتی است. مدیران به منظور تصمیم گیری های صحیح و مناسب و کنترل های دقیق و موثر بر عملیات، نیاز به اطلاعات قابل اطمینان و به موقع مالی دارند که نیروی انتظامی نیز از این امر مستثنی نبوده و مشاغل مالی در نیروی انتظامی از جایگاه ویژه ای برخوردار است ولی متاسفانه استقبال خوبی از مشاغل مالی در بین کارکنان به خصوص در سطح مدیریت های مالی به عمل نمی آید. هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل موثر بر پذیرش مشاغل مالی در فرماندهی انتظامی استان آذربایجان شرقی می باشد.
روش: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان و مدیران امور مالی فرماندهی انتظامی استان آذربایجان شرقی در بهار 1388 می باشد و با توجه به محدودیت نفرات، تمامی آنها در تحقیق شرکت داده شده اند و گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه، انجام گرفت. برای توصیف متغیرهای جمعیت شناختی از جدول توزیع فراوانی و برای تحلیل داده ها، با توجه به اینکه این تحقیق به صورت تمام شمار است از آمار توصیفی - تحلیلی استفاده گردیده است.
یافته ها: در بین چهار فرضیه اعلام شده، فرضیه اول یعنی تاثیر هویت شغلی بر پذیرش مشاغل مالی به تایید نرسید ولی سه فرضیه دیگر یعنی تاثیر حقوق، مزایا و پاداش بر پذیرش مشاغل مالی، تاثیر شرایط کاری بر پذیرش مشاغل مالی، تاثیر امکان پیشرفت بر پذیرش مشاغل مالی به تایید رسید. نتایج تحقیق نشان داد کارکنان علاقه زیادی به احراز مشاغل مالی ندارند و در صورت حق انتخاب مجدد، شغل مالی را انتخاب نمی کنند.
نتایج: گرچه مشاغل مالی در میان کارکنان مالی از اهمیت خاصی برخوردار است و کارکنان نسبت به وظیفه خود احساس مسوولیت می کنند و در تصمیم گیری ها از استقلال برخوردارند ولی نیمی از کارکنان مالی در حد متوسط از شغل خود راضی هستند. این موضوع نشان می دهد که کارکنان مشاغل مالی دارای انگیزه داخلی هستند. ولی با توجه به اینکه کارکنان حقوق، مزایا و اضافه کاری اندکی دریافت می کنند و از سوی مدیران خود حمایت نمی شوند و از طرفی در مشاغل مدیریتی امکان ارتقا وجود ندارد، مشاغل مالی از نظر عوامل انگیزاننده بیرونی (در مقابل عوامل انگیزاننده درونی) ضعیف هستند.
خلاصه ماشینی:
"ولی باتوجه به اینکه کارکنان حقوق،مزایا و اضافهکاری اندکی دریافت میکنند و از سوی مدیران خود حمایت نمیشوند و از طرفی در مشاغل مدیریتی امکان ارتقاء وجود ندارد،مشاغل مالی از نظر عواملانگیزاننده بیرونی(در مقابل عوامل انگیزاننده درونی)ضعیف هستند.
باتوجه به نوع شغل،و سطح مهارت فرد اگر میزان حقوق و مزایا معقول و عادلانه باشد رضایت شغلی به بار خواهد آورد؛ 3-شرایط مناسب کاری:یعنی اینکه از نظر راحتی شخصی و داشتن تشکیلات مناسب برای انجام کارها،محیط کار نقش و اهمیت زیادی دارد.
ویژگیهای موقعیت کاری-عواملی در محیط کار است که باعث میگردد بهرهوری فرد بیش از حد استاندارد یا کمتر از آن باشد،باید در نظر داشت که این عوامل نیز میتوانند در چگونگیانگیزش کارکنان و در نهایت بر روی بهرهوری مؤثر آنها تأثیر قابلتوجهی داشته باشند(مشبکی،1379).
فرضیه دوم: برای بررسی این فرضیه یعنی:تأثیر حقوق،مزایا و پاداش بر پذیرش مشاغل مالی، ضریب همبستگی پیرسون محاسبه گردید که مقدار آن 0/44 r میباشد باتوجه به اینکه جامعه تمامشمار شده است،لذا این ضریب معنادار است و باتوجه به این که شدت رابطه قوی است،لذا بین حقوق،مزایا و پاداش و پذیرش مشاغل مالی رابطه قوی وجود دارد و فرضیه به اثبات میرسد.
با توجه به اینکه جامعه تمامشمار شده است لذا این ضریب معنادار است و باتوجه به اینکه شدت رابطه قوی است،لذا بین امکان و پیشرفت و پذیرش مشاغل مالی رابطۀ قوی وجود دارد و فرضیه به اثبات میرسد."