خلاصه ماشینی:
"پس از نیل به پیروزی،بوش تصوری را که از نظم نوین خاور میانه داشت در چهار هدف زیر خلاصه نمود:نخست،«ایجاد ترتیبات امنیتی مشترک در منطقه»که مفهوم آن«مشارکت امریکا در تمرینات نظامی مشترک نیروهای زمینی و هوایی»و«حضور مؤثر نیروی دریایی ایالات متحده در منطقه» میباشد؛دوم،«نظارت بر گسترش سلاحهای دارای قدرت تخریب وسیع و موشکهای حامل آنها»؛سوم،ایجاد فرصتهای نوین برای صلح و ثبات در خاور میانه از طریق پایان دادن به منازعهء اعراب و اسراییل و حل مسألهء فلسطین که به نظر بوش قطعنامههای 242 و 338 شورای امنیت سازمان ملل متحد و اصل«زمین در برابر صلح»باید اساس آن باشد؛چهارم،«حمایت از توسعهء اقتصادی برای نیل به صلح و پیشرفت»و«آزادی و رونق اقتصادی برای تمام ملل منطقه»6.
ایالات متحده در مورد قدرت عراق نیز مبالغه نمود و آن را بر هم زنندهء توازن(قوا در منطقه)نامید و عمدا نسبت به بحران کویت واکنشی بیش از حد شدید نشان داد تا جنگ خلیج فارس در چشم جهانیان همچون نشانهای از عزم نوین آمریکا برای نیل به سیادت جهانی جلوه کند و دنیا به رهبری آمریکا گردن نهد..
زیرا اولا برخی از کشورهای فقیر(یمن،سودان،اردن)جانب عراق را گرفتند و نتیجتا بعید است که به خاطر رفتار غیر دوستانهء خود نسبت به کشورهای خلیج فارس پاداش دریافت کنند؛دوم اینکه کشورهای ثروتمند مورد بحث،از جمله کویت و عربستان سعودی،تعهد کردهاند از بابت هزینههای جنگ میلیاردها دلار به ایالات متحده و دیگر متفقین بپردازند؛سوم آنکه عربستان سعودی از همین الان مایل است برای پرداخت دیون خویش وام بگیرد و کویت برای بازسازی اقتصاد و زیر بناهای ویران شدهء خود هزینههای عظیمی را باید تقبل کند؛ سرانجام اینکه درآمد نفتی عربستان سعودی در آیندهء نزدیک،به مجزد شروع مجدد تولید نفت عراق و کویت،کاهش خواهد پذیرفت."