خلاصه ماشینی:
"بخلاف نوشتههای مکرر در مکرر آقای صفائی و اصرار و ابرام ایشان،که مخالفت محمد علی شاه را با مجلس،مربوط به برخی از تندروان مجلس میداند-که بدان خواهیم پرداخت-محمد علی شاه از همان اول سلطنت بهیچوجه حاضر نبود زیر بار کلمه مشروطه برود(نگا:ص 127 همین نوشته، منقول ا زظهیر الدوله)و مخبر السلطنته که از جانب او با مجلسیان صحبت میکرد این مطلب را به صراحت میگفت که:«این کلمه غلط است»و«شاه میفرماید با همه محذورات عزل مسیو نوزوپریم، آنها را معزول کردیم.
آقای صفائی که این چنین از جزئیات مسئله-باز هم بدون ذکر منبع-خبر میدهد و نیز دقیقا میداند که اکثریت مجلس هم با قرضه موافق بود-و هر کس به مذاکرات دوره اول مجلس مراجعه کند خلاف این مطلب بر او ثابت خواهد شد،-فقط یک مطلب را نمیگوید که این اتابک اعظم،چه چیزی برای ایران باقی گذاشته بود که این بار بعنوان وثیقهء وام تازه به دولت امپراتور تزار بسپارد؟همان امپراتور که او را با تشریفات رسمی و به همراهی ناو جنگی به بندر انزلی روانه کرده بود؟ قبل از اینکه به ماجرای کشته شدن امین السلطان بپردازیم،لازم است باز هم از اقدامات او در ضدیت با مشروطه و مجلس شورای ملی مدارکی را بررسی کنیم.
البته معلوم نمیکند که آن طبیب فرانسوی چگونه به این نتیجه رسیده است؟با این همه رأی آخر آقای صفائی این است که:«دخالت حیدر عمو اوغلی در این جنایت تردیدناپذیر نیست و رابطهء او با کمیته انقلاب و دمکراتها و انجمن آذربایجان و مناسبات همه آنها با عوامل سفارت انگلیس نیز روشن است»(همان)و بالاخره این قتل را به روس و انگلیس که قرارداد 1907 را برای تقسیم ایران بین خود منعقد کردند نسبت میدهد:«این توطئه که در روز امضای قرارداد 1907 و نقشه تصرف مناطق نفوذ عملی گردد»(همان)."