خلاصه ماشینی:
"با در نظرگرفتن پیشینۀ صنعتی شدن ایران و مبالغ گزافارزی و ریالی صرف شده در آن،و اینکه در سال1370 صنعت کشور جمعا با 1/46 میلیون نفرشاغل در آن اعم از دولتی و خصوصی،از تولیدناخالص داخلی به قیمت عوامل(بدون نفت)و بهقیمت جاری تنها 14 درصد سهم داشته و سهمبازرگانی،رستوران و هتلداری با 876 هزار نفرشاغل در سراسر کشور 17/8درصد و سهم بخشکشاورزی با 3/2 میلیون نفر شاغل 23 درصد بودهاست،5میتوان نتیجه گرفت که کارفرمایان بهصنعت کمتر توجه داشته و بیشتر به بخشهایی کهرقابت تولیدات خارجی با آن کمتر(کشاورزی)وسود در آن بالاتر و تضمین شدهتر است(بازرگانی)روی آوردهاند،با مقایسۀ رابطۀ صنعت و بازرگانیدر ایران و کشورهای صنعتی،روشن میشود کهدر ایران کمبود تولیدات داخلی اعم از کشاورزی وبویژه صنعتی با واردات پر حجم از محل درآمدنفتی به نفع کارفرمایان بخش بازرگانی جبران شدهو به زیان توسعۀ تولید در شرایط رشد توزیع و تقاضاانجامیده است.
12با توجه به اینکه رقم مالیات در برخی ازکشورهای صنعتی نزدیک به 3/2 درصد و درکشورهای آسیایی حداقل 15 درصد تولید ناخالصداخلی است13و این نسبت در ایران در مورد کلمالیاتها 5/7 درصد و در مورد مالیاتهای انتخابی1/8 درصد میباشد،میتوان بطور کلی عدممشارکت بخش خصوصی و بویژه کارفرمایان درتأمین مالی هزینههای دولتی را که خود بیش ازهمه از آن بهره میبرند،نتیجه گرفت، چنین وضعی،غیر از نقش اندک سرمایهداراندر تأمین مالی هزینههای دولت،اهمیت زیاد درآمدنفت دولتی که حدود 51/1 درصد را در همین سالتشکیل میداده نشان میدهد و همچنین بیانگرمنشا طبقاتی دولت و بینیازی نسبی دولت بهسرمایهدارن است."