خلاصه ماشینی:
"متون موجود در زمینۀ تحلیلاقتصادی،که پس از سالها ممارست،متدولوژی تئوریکی برای تجزیه وتحلیل منافع کاربرد منابع در دیگر زمینهها به وجود آورده است،پاسخ دادن بهاین پرسش را که«چه مقدار کافی است؟»تا اندازۀ زیادی تسهیل میکند؛اما این نکته باید مورد تأکید قرار گیرد که صرفا با تحلیل اقتصادی نمیتوانبطور مشخص و نهایی به این گونه پرسشها پاسخ داد.
در مقالۀ حاضر سعی شده است بر اساسمنابع موجود،سیر تحول آنچه امروزه«اقتصاد دفاع»نام گرفته،به صورتفشرده نشان داده شود و از آنجا که محور اصلی بحث،ارائۀ عقائد مبتکران وصاحبنظران در این رشته،به شیوهای حتی المقدور تاریخی بوده،به استنادگفتارها بهای بسیار دادهایم و در صدد بودهایم مقتضیات و ویژگیهای زمانی ومکانی پیدایش و استمرار اندیشهها را در قالب جملاتی کوتاه خاطر نشانکنیم،چرا که بسیاری از محققان معتقدند اظهار نظر در مورد صحت و سقم،وواقعی یا موهوم بودن بیانات بزرگان هر علم،همانند هز قضیۀ علمی،بطورمطلق امکان پذیر نیست و از«ارزشهای مطلق الهی و امهات فطری»کهبگذریم،پیش از هر اظهار نظری،باید مقتضیات زمانی و مکانی،لحاظ گردد.
روشن است کهچنین تحولاتی به تدریج اما در طی قرون متمادی پدید آمده،و اگر علماقتصاد کاربردی )scimonoce deilppa( روبرو شدن با موضوعات باشدکه«بوسیلۀ تحلیل اقتصادی دادههای جهان واقعی،ایجاد شده است»،بهیقین،در حال حاضر نسبت به زمان پایان جنگ جهانی دوم،تحلیلهایاقتصاد کاربردی بسیار بیشتری وجود دارد )055،yawaneerg( .
«کوتاه مدت بودن جنگ»مؤیداستدلال او بود،زیرا هر جنگی به هر صورت در زمانی باید خاتمه مییافتدرصد سال بعدی،هر گاه پیشنهاد میشد که دولت،هنگام بروز روند نزولیادوار تجار،از فعالیتهای اقتصادیای استفاده کند که به عنوان ابزاریدر ایجاد رونق،انگیزه لازم را در این جهت به وجود آورد،معمولا چنینملاحظهای مورد توجه دولت قرار میگرفت."