خلاصه ماشینی:
"روابط مردم با دولت در نظام آسیائی در دو کلمۀ«عبودیت عمومی»خلاصه میشود:فقدان مالکیت خصوصی زمین،وجود واحدهای تولیدی مستقل و پراکنده که از عهدۀ جمیع حوائج خودبرمیآیند،انضمام بیواسطۀ کشاورزی و حرفهها و ادامۀ یک نوع تقسیمکار تغییرناپذیر در واحدهای تولیدی مذکور،وجود دولت مرکزیمقتدر و مستبد و استثمار تولید کنندگان بوسیلۀ دستگاه حکومت ازطریق ضبط خراج محصولات کشاورزی و پدید آمدن شهرهای مصرفکننده که مراکز اجتماع فرمانروایان و قوای دولتی و دیوانیان و محلگردآوری ثروتهای بیکران آنهاست و اختصاص ذخایر مالی به تمتع وکامرانی،خطوط اصلی این چهرۀ تاریخی را تشکیل میدهد.
مالکیت ارضی جماعتی ومالکیت مستقل و کوچک فردی،انسان را چون درخت بر زمین استوارمیسازد و در واقع به منزلۀ ریشههائی است که از کف پای انسان روئیده و بهزمین فرو شده است؛تا این ریشهها از زمین کنده نشود،یعنی تا آن دو نوعمالکیت از میان نرود،کار آزاد متولد نمیشود،زیرا: «در هر صورت فوق،رابطۀ کارگر با شرایط عینی کارش عبارتاست از رابطۀ مالکیت:این وحدت طبیعی کار با شرایط مادی آنست.
برای آنکه چنین امری مصداق پیداکند یعنی تولید به منظور ایجاد ارزش و به قصد مبادله و عرضه داشتن بهبازارها صورت گیرد،نخستین شرط لازم،پدید آمدن کار آزاد و رواجکار مزدوری است یعنی افرادی به وجود آیند که از شرایط عینی که برای تحققکارشان لازم است جدا بیفتند و دارای وجود مستقل از کار خود باشند؛افرادی که جز نیروی کار خویش چیز دیگری را مالک نباشند و بتوانند آنرا باپول مبادله کنند."