خلاصه ماشینی:
"پرسشی که مطرح میشود این است که چرا،در چه مرحلهای،و از طریق چه مکانیزمهائی شرایط فوق تمایل به فراتر رفتن از مرزهای حقوقی-به شکل نفوذ و کنترل بر سرزمینها یا مردم دیگر-را ایجاد میکند؟5پاسخ این پرسش را میتوان در ترکیبی از عوامل زیر جستجو کرد: 1-نهادینه شدن نحوهء استفاده از امکانات تا اندازهای که تحول در آنها غیر ممکن به نظر میرسد و در نتیجه برای تصمیمگیرندگان یک پارامتر تلقی میشود؛ 2-اولویتها در سیستم ارزشی تصمیمگیرندگان که با بررسی نحوهء توزیع امکانات در بودجهء دولت قابل اندازهگیری است؛ 3-سیطرهء حالنی روانی که در قالب«روانشناسی سفتهبازی» (Speculative Psychology) یا تحت عنوان«بیباکی»قابل تبیین است.
استدلال دوم این است که عراق تحت تأثیر شرایط پر فشار و همچنین شراط حاکم در نقطهء عطف دست به اقدام زده است زیرا: -سیستم ارتباطات کارکرد لازم را نداشته: -در سایهء ساختار جدید بین المللی،علائم ارتباطی همان مفاهیم گذشته را نداشته و در نتیجه ممکن است ارتباطات ناقص یا به اشتباه بوده باشد؛ -ابهام و پیچیدگی وضع و احساس عدم امنیت ناشی از انواع فشارها ممکن است موجب بدفهمی و سوء برداشت شود؛ -این احتمال وجود دارد که تصمیمگیرنده ارزشها،انتظارات و امیدهای خود را به آینده فرافکنی کند؛ -محدودیت زمانی میتواند تشدیدکنندهء نیروها و عوامل غیر عقلانی باشد؛ -تصمیمگیرنده ممکن است متناسب با تمایلات و ویژگیهای روانی خود تیری در تاریکی شلیک کند؛48 -منطبق با ساختارهای داخلی49(تنها نوع رفتاری که تجربه شده است)،سیاستمداران ممکن است از قدرت نظامی-که پیوند لازم را بین قدرت،امنیت و نگرانی برقرار میکند-بعنوان یک ابزار مناسب برای سیاست خارجی استفاده کنند."