خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) نویسنده:آچهبه،چینوا aunihC ebehcA عنوان:همه چیز از هم میپاشد trapA llaF sgnihT 1958/ این رمان پرداختی است به وضعیت،خصوصیات و سنتهای جامعه سنتی قبایل«ایبو»-در شرق نیجریه-که تا آغاز سلطۀ اروپاییان در اینجا-یعنی تا پایان قرن نوزدهم-جامعهای منسجم و استوار بوده،و براساس ضوابط و قوانین خاص و بر پایۀ عقل سلیم اداره میشده است.
رمان همه چیز از هم میپاشد از تهاجم فرهنگی میگوید و این واقعیت را برملا میکند که استعمار غرب ابتدا با عطوفت دروغین مسیونرهای مذهبی وارد آفریقا میشوند و به دنبال خود جاده را برای ورود نیروی نظامی همواره میکنند تا به کمک هم بتوانند مردم و کشور را از درون و بیرون تسخیر کنند و دامنۀ حاکمیت و سلطه و استثمار را گسترش دهند نویسنده:آرماه،آیی کویی iewK iyA hamrA عنوان:دو هزار فصل1973/ در این رمان آرماه از تمامی ملت یک قهرمان با نام«ما» میسازد که با«من»-مردی وابسته به گروهی انقلابی-روبهرو میشود.
نویسنده:خاک تلا altekahK عنوان:اشک شوق قهرمان داستان که عمویش برای وی همسری را در نظر گرفته از ازدواج سرباز میزند به شهری دیگر میرود و در آنجا عاشق دختری میشود،غافل از اینکه این معشوق،همان دختری است که عمویش برایش انتخاب کرده است.
نویسنده:ویلاکازی،بندیکت والت tellaw tcideneB,zakaliV عنوان:تراژدی آفریقا1928/ در این رمان-که بعدها یکی از مضامین رایج ادبیات نوآفریقایی میشود-با جوانی آشنا میشویم که به امید رسیدن به زندگی خوبتر و یافتن کاری،زادگاه خود را ترک میکند و به ژوهانسبوگ میرود."