خلاصه ماشینی:
"وجود عنصری چون«حسن شرق»درکنارمحمدداودخان فرصتی بود تا از فعالان کمونیست حمایت شود و درحالی که وابستگان به دیگر گروههای سیاسی به شدت از سوی پلیسامنیتی مورد تعقیب قرار میگرفتند،کسی با فعالان کمونیست کارینداشت و آنها به تشکیل حوزههای مختلف و جلب افراد ناراضی وجوانانی که از شیوه سلطهگرانه حکومت داودخان ناراحت بودند،پرداختند.
دراینجا پیش از آنکه به شرح رویدادهایبعدی بپردازیم،بیمناسبت نمیداند اظهارنظر میرمحمدصدیقفرهنگ،نویسنده و نمایندۀ شورا را در همان زمان،که در جریان اینرویداد هم با صدراعظم تماس نزدیک داشته و هم شاه در بارۀ چگونگیامر از او نظرخواهی کرده است،درخصوص حادثۀ مزبور که به حادثه«سوم عقرب»معروف است از کتاب او نقل کنیم: «از آنجا که حادثۀ 3 عقرب بر سرنوشت دمکراسی در افغانستان وتطبیق قانون اساسی تأثیر ژرف و درازمدت داشت و به گونۀ غیرمستقیمبر پیشامدهای بعدی نیز مؤثر بود،میخواهم پیش از ختم این مبحثنتیجه مطالعه خود را در بارۀ چگونگی و تحریککنندگان این حادثهاظهار کنم:محرک و سازماندهندۀ اصلی تظاهرات در روز سوم عقربسال 1341 شمسی،حزب دمکراتیک خلق و بخصوص آن اعضایحزب مذکور بودند که بعدا گروه معروف به«پرچم»را تشکیل دادند.
»5 به اجرا گذاشته نشدن قانون تشکیل حزبهای سیاسی،درعمل بهسود سه حزب کمونیستی خلق،پرچم و شعلۀ جاوید بود و به آنها امکانمیداد تا فارغ از هرگونه تشویش دایر بر رعایت ضوابط و چارچوبهایقانونی به فعالیتهای خود ادامه دهند و دولت را با راهانداختناعتصابها و تظاهرات فلج سازند وبا تکیه بر نارسائیها،مردمی را کهاز نظر اقتصادی در تنگنا قرار داشتند به سوی خویش جلب کنند."