چکیده:
روانشناسی محیطی که متاثر از تحقیقات پیاژه است، تمایل به کم ارزیابی کردن مهارتهای محیطی و توانایی کودکان داشته است.. در مقاله حاضر، درباره لزوم توسعه شناختی محیطی که از مشاهده رفتار کودکان در محیط واقعی و طبیعی حاصل میشود، همراه با روشهای مناسب گوناگون جهت بررسی تواناییهای محیطی آنها، بحث میشود.
اکثر شواهد حاضر درباره تواناییهای کودکان در زمینه نقشههای شناختی و مهارتهای طلبیعی از متخصصین تربیتی و رشته جغرافیای رفتاری به دست آمده است، درحالی که روانشناسان رشد و محیط ، فعالیت خود را بر روی جریانهای یادگیری و استفاده کودک از محیط فیزیکی متمرکز کرده اند. اگر چه مطالعات خود را بر روی جریانهای یادگیری و استفاده کودک از محیط فیزیکی متمرکز کرده اند . اگر چه مطالعات علمی در زمینه شناخت محیط، از صدها مورد افزونتر است و برخی از این مطالعات نیز به بررسی مطالعات علمی در زمینه شناخت محیط، از صدها مورد افزونتر است و برخی از این مطالعات نیز به بررسی تغییرات تکوینی رشد در شناخت محیط پرداخته اند، اما بحث مقاله حاضر، این است که علیرغم وجود این مطالعات، به طور قابل ملاحظهای مهارتهای طبیعی و تواناییهای کودکان ، خصوصا کودکان زیر پنج سال، کم ارزیابی شده است آنچه مورد نیاز است ؛ توسعه روانشناختی محیطی است که به بررسی این گروه سنی و رفتار واقعی آنان در زندگی روزمره بپردازد و فقط به مطالعات آزمایشگاهی که کودکان را افرادی بدون صلاحیت کافی می داند، متکی نباشد.
خلاصه ماشینی:
اکثر شواهد حاضر دربارۀ تواناییهای کودکان در زمینه نقشههای شناختی و مهارتهای طبیعی،از متخصصین تربیتی و رشته جغرافیای رفتاری به دست آمده است،درحالیکه روانشناسان رشد و محیط، فعالیت خود را بر روی جریانهای یادگیری و استفاده کودک از محیط فیزیکی متمرکز کردهاند.
آنچه مورد نیاز است،توسعه روانشناختی محیطی است که به بررسی این گروه سنی و رفتار واقعی آنان در زندگی روزمره بپردازد و فقط به مطالعات آزمایشگاهی که کودکان را افرادی بدون صلاحیت کافی میداند،متکی نباشد.
این محققین اطلاعات بیشتری در حمایت از وجود یک نقشه شناختی قابل استفاده در کودکان فراهم کردند،هارت در سال 1979 تجربیات طبیعی کودکان از محیط را مطالعه کرد.
به عنوانمثال،اسپنسر و همکارانش در سال 1974 از کودکان خواستند که یک نقشه از محیط اطراف زندگی خود بکشند آنها دریافتند که حتی کودکان در 7 الی 8 سالگی تمایل به کشیدن یک خانه یا یک خیابان،به جای یک نقشه دارند.
در مطالعهای که به وسیله اسپنسر و درویزه در سال 1981 انجام شد،این محققین چنین پیشنهاد کردند که اگر یک توالی رشد برای انتقال شناختهای محیطی به صورت نقشه درنظر بگیریم،به نظر میرسد نقشهای که کودکان 3 الی 4 ساله ارائه میدهند، اولین مرحله این جریان رشد باشد.
اسپنسر و درویزه در سال 1981، برای نشان دادن خزانه اطلاعات محیطی کودکان 3 الی 4 ساله،از روش دیگری استفاده کردند.
در این مطالعه محققین نشان دادند که با به کارگیری روشهای مناسب توانایی کودکان در مقایسه با روش نقشه کشیدن،که به مهارت نقاشی بستگی دارد، میتوان به اطلاعات و دانش محیطی کودکان بهتر و کاملتر دسترسی یافت.
479184,tnempoleved dlihc,nem dna nerdlihc ni spam evitingoC.