چکیده:
در این مقاله، میکوشیم ابتدا دیدگاه شیخ مفید (ره) را در خصوص علم امام، منشا این علم، علم امام به غیب، و اقسام این علم تبیین کنیم. سپس قلمرو علم امام و مصادیق آن را طرح خواهیم کرد و نشان میدهیم که علم امام به تمام صنایع، زبانها و لغات، دانش فرشتگان و انبیاء، تمام کتب آسمانی، آگاهی از درون افراد، علم، علمالکتاب و... تعلق میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"(ابنمنظور، 1410، ج1) شیخ مفید در مورد علم غیب امامان، دیدگاه خود را در کتاب اوائل المقالات چنین بیان کرده است: «من میگویم که ائمه آل محمد (ص) از ضمایر بعضی از بندگان آگاه بودند، و از هر چه باید بشود، پیش از تحقق و شدن آن خبر داشتند، ولی این صفتی واجب در آنان، یا شرطی لازم، برای امامت نیست، بلکه تنها بدان جهت چنین میگوید که خدا در حق ایشان اکرام میکند، و این دانش از باب لطف به آنان ارزانی میدارد، که دیگران بهتر فرمان ایشان ببرند، و به امامت آنان متمسک شوند، و این دانش به طریق استدلال عقلی واجب نیست.
ولی انصاف این است که میتوان کلام شیخ مفید را توجیه کرد؛ که به این ترتیب راجع به دیدگاه او در خصوص نفی علم امیرالمؤمنین به زمان شهادتش، و نیز نفی علم امام حسین به محل آب میتوان گفت که اولا این دلیل بر نفی علم غیب امام نیست، چراکه فرض بر این است که علم غیب، از طرف خداوند است؛ ثانیا نفی علم غیب در یک مورد دلیل بر نفی کل نیست؛ ثالثا گرچه روایاتی در مورد علم آنان در این زمینه رسیده است، و مفید با صراحت منکر آنها شده است، لکن این انکار مطلق نیست؛ به دلیل اینکه خود او بعد از نفی وجود اثر، در این مورد تنزل کرده و میگوید: بر فرض وجود اثر در اثبات علم آنان، منافاتی ندارد که از طرف خداوند، مأمور نبودهاند که به مقتضای آن علم عمل کنند، بلکه متعبد بودهاند که برخلاف آن حرکت کنند؛ برای رسیدن به درجات متعالی که جز از طریق شهادت امکان دسترسی به آنها میسر نبوده است."