چکیده:
این مقاله به امکان و شرایط نقشآفرینی عقل در تفسیر قرآن از دیدگاه نصگرایانمیپردازد و هدف آن، واکاوی مدعا و اعتبارسنجی ادلةآنان دربارة شأن عقل در تفسیر قرآن است. مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی به مسئله میپردازد و در مقام بررسی رویکردی عقلی ـ انتقادی دارد. مفسران نصگرا بر محور بودن ظاهر نصوص دینی، در فهم مراد خدا از آیات تأکید دارند و برای عقل حداکثر نقشی ابزاری قائلاند. اهل حدیث با تأکید بر نصگرایی افراطی، جایگاهی برای مدرکات عقلی در فهم آیات قائل نیستند. اشاعره عملا نصوص دینی را مقدم میدارند و اخباریها در نفی اعتبار و کارایی عقل دیدگاهی مشابه اهل حدیث دارند. اصحاب مکتب تفکیک نیز تنها عقل فطری را، طبق اصطلاح خاص خود، در تفسیر معتبر میدانند و عقل برهانی را معتبر نمیشمارند. نصگرایان چهار دسته دلیل برای اثبات مدعای خود اقامه کردهاند که هیچیک از آنها نافی اعتبار عقل در تفسیر قرآن نیست. و ادعای آنان را ثابت نمیکند.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله آنچه که ذهن محقق را به خود مشغول ساخته، این است که با توجه به غنای محتوایی کتاب البرهان، زرکشی در تألیف آن از چه منابع و کسانی بهره برده؟ چه روشی را در پیش گرفته و چگونه عمل کرده؟ با توجه به ابتکار وی در تألیف البرهان، آیا این کتاب بر دیگر کتب پس از خود نیز تأثیرگذار بوده؟ این تأثیرگذاری در چه حدی بوده؟ آیا به طور اصولی نحوه چینش و نگارش انواع فصول در البرهان از قانون خاصی پیروی میکند یا نظم خاصی ندارد؟ اساسا ساختار چینش «انواع» در البرهان و الاتقان چگونه است؟ و در مقام مقایسه این دو کتاب چگونه ارزیابی میشوند؟ نگارنده بر آن است تا با معرفی این منبع با ارزش و اصیل که با اندکی تسامح میتوان آن را نخستین کتاب مستقل در زمینه علوم قرآنی دانست، تتبع و تحلیلی مناسب و در خور از این کتاب داشته باشد و پس از مقایسه میان البرهان زرکشی و الاتقان سیوطی و اظهار نقاط قوت و ضعف هر یک، با ارائه چینشی جدید در قالبی نو، پیشنهاد خود را درباره انواع ذکر شده در البرهان، مطرح کند تا ضعف احتمالی که در نحوه قرار دادن انواع در البرهان است، را جبران نماید."