خلاصه ماشینی:
"در مقالۀ یاد شده نکاتی به شرح زیر وجود دارد: اول اینکه،منتقدان سیاستهای تعدیل چنین مورد انتقاد و عتاب قرارگرفتهاند:«مسایل و نکات مختلفی بعضا در جراید یا محافل مختلف مطرحمیشود که ممکن است در اذهان عمومی ابهام ایجاد کرده و موجبسوء تفاهم شود.
» دوم اینکه،برای ابطال نظر منتقدان مبنی بر اینکه توزیع ثروت نامناسبترشده است،اطلاعاتی دربارۀ توزیع درآمدها و میزان رشد امکانات رفاهیخانوارها ارائه شده و چنین آمده است:«ملاحظه میشود که سهم گروههایکمدرآمد جامعه در طی برنامۀ اول افزایش یافته و سهم 10 درصد بالایدرآمدی کاهش یافته است...
نویسندۀ محترم مقاله،از یک سو معتقد است که سیاستهای تعدیل آثارمیمون و مبارکی داشته و از سوی دیگر بر این باور است که برای تحققخطوط مشی اساسی برنامه«سیاستهای خاصی در برنامۀ اول و لایحۀ برنامۀدوم پیشنهاد شده است،اما زمینۀ عملکرد این خطمشیها فراهم ندشهاست.
»بیتردید تناقض مهمی در تحلیل ایشان دیده میشود:اگر بازارهاهنوز به دلایلی چون قیمتگذاریهای اداری یا حسابداری دخالتهای دولتخوب عمل نمیکند،و خطوط مشی مورد نظر در عمل محقق نشده،پسآثار مثبت اشاره،ناشی از چه عواملی است؟به عبارت دیگر،اگر آثارمثبت سیاستهای تعدیل هنوز به بار ننشسته،پس آثار سوء آن چگونه خنثیشده است؟آیا جز این است که بخشی از این آثار از راه افزایش درآمدهایارزی خنثی شده است؟ 6-کلام آخر این که،بر اساس شاخصهای متعدد چون میزان ساعاتکاری افراد،دلایل عدم ازدواج جوانان با وجود تشویقهای نظام ارزشیجامعه(با فرض ثبات افق انتظارات جوانان)،تغییرات ترکیب مواد غذاییخانوارها(یعنی نشستن نان به جای مواد پروتئینیها)،کاهش سهم هزینۀتفریح در کل مخارج خانوارها و..."