خلاصه ماشینی:
"این کوشش برلین برای رسیدن به تعادلی که لازمهء یک زندگی مدنی و آزادانه است وی را بر آن داشت که بر بحث از مقولهء آزادی تمرکز کند،یعنی مقولهای که همیشه خواستهء اصلی انسان بوده است و در هیچ دورهای به اندازهء سدهء بیستم ضرورت نداشته است.
راستی چرا آزادی این قدر برای انسان ضرورت دارد و مگر چیست؟ هیچ یک از مفاهیم سپهر انسانی و اجتماعی به اندازهء مفهوم آزادی مورد ستایش نبوده است و در زمرهء آرمانهای جنبشها و حرکتهای سیاسی و انقلابی اعلام نشده است؛اما در عین حال،علی رغم اجماع نظر در خصوص ارزش و اهمیت آن،در خصوص معنای آن توافق بسیار کمی وجود دارد.
تاریخ تعقل بشری تماشاخانهای جذاب و تأمل برانگیز از پاسخهای متعدد است،اما از زمانی که آیزیا برلین سخنرانی معروف خود با عنوان «دو مفهوم آزادی»را در اکسفوردایرادو سپس متن آن را در سال 1958 نشر نمود،چارچوب بحث دربارهء آزادی بر دو محور معنای مثبت و منفی آزادی ریخته شد.
درجهء تأثیر یک مقوله با توجه به جامعهء خاص و زمان خاص چه مقدار است؟ اگر تمایز برلین را دنبال کنیم نتیجه در عرصهء سیاست این است که در واقع دو نوع جامعهء خاص در مد نظر قرار میگیرد.
از طرفی،نگارنده بر آن است تمایزهایی از نوع مورد نظر برلین از آنجا که بر تحقق اجتماعی آزادی یا بر شرایط بروز آن دلالت دارد،چنان که باید تبیین کنندهء خود مفهوم نیست.
بیدلیل نبود که قدما عدالت را به«هر چیز را در جای خود گذاشتن»تعریف میکردند،زیرا تنها در آن صورت است که نه به فرد احساس ناامنی و نه به جامعه احساس نامتعادلی دست خواهد داد."