چکیده:
از جمله رهیافتهای عمده در بیان رابطه عقل و دین، دیدگاهی است که به «عقلگرایی حداکثری» مشهور گشته است. تجلی عقلگرایی حداکثری الهیات طبیعی و عقل محور بوده است، و مفروض الهیات طبیعی این است که معقولیت معتقدات وحیانی، شرط مقبولیت آنها را فراهم آورد. تفسیری از معقولیت که همواره مدنظر الهیدانان طبیعی بوده، با عنوان مبناگرایی یا بنیادگرایی سنتی قلمداد شده که مطابق با آن گزارههای عقلانی یا پایه هستند یا مستنتج از گزارههای پایه. در این تفسیر عقلانیت و صدق همواره توأمانند. در مقابل مبناگرایی سنتی، معرفتشناسی اصلاح شده، تفسیری دیگر از عقلانیت را معرفی میکند. نویسنده در این مقاله میکوشد تا با نظر به برخی از متفکران نهضت اصلاح دینی، معرفتشناسی اصلاح شده و تفسیر آنان از عقلانیت را معرفی کند و در ادامه با بیان برخی از انتقاداتی که به این نظریه وارد شده، نتیجه میگیرد که معرفتشناسی اصلاح شده، به نوعی دچار نسبیگرایی و تا اندازهای ایمانگرایی است.
خلاصه ماشینی:
"مثلا شخصی که به نظرش میرسد با خداوند ارتباط دارد و با او متحد شده و به نوعی شکوه و جلال عالی الهی را مشاهده کرده است، یا در دعاهای مستجابشدهاش دخالت مستقیم الهی را معتقد است، واکنش صحیح و معقولش اعتقاد به وجود خداست، لذا خداباوران ـ که اعتقادشان، واکنشی در مقابل تجربیات دینیشان است ـ معقول شمرده میشوند و از عقلانیت درونی که شرط دوم برای مثبت بودن نظام معرفتی است برخوردارند (با توجه به این مطلب است که تأکید و تکیه معرفتشناسی اصلاحشده بر تجربه دینی مشخص میگردد).
میتوان گفت مفهومی که پلنتینجا از صدق بازسازی میکند صدق وابسته به شخص است؛ یعنی صدق یا کذب گزاره به شخص وابسته است که آیا آن شخص با توجه به سنت برآمده از آن، گزاره را صادق بداند یا کاذب، و بدینترتیب ضمانت را برآورده سازد یا خیر؟ و این بدینمعناست که معرفتشناسی اصلاح شده فاصله زیادی با نسبیگرایی ندارد، بلکه به این معناست که معرفتشناسی اصلاح شده اگرچه در توجیه اعتقادات و اعمال شخص متدین به دینی خاص موفق بوده است و توانسته برای پیروان یک دین معقولیت آن دین و موجه بودن تلاش برای نیل به سعادت در خلال آن دین را فراهم بنماید (پلورالیزم نجات)، ولی معضل صدق و به تعبیری علم را (knowledge) ـ در مقابل باور محض ـ ملاحظه نکرده است، و این موضوع همچنان قابل بحث است که کدامیک از گزارههای اعتقادی دینی ـ اگرچه مبتنی بر تجارب دینی نیز باشند ـ صادق و مطابق با واقع هستند."