خلاصه ماشینی:
در این مطالعه،بار دیگر به این شواهد رسیدگی میشود و ضمنا رابطۀ بین نوع دین غالب در یک کشور و 25 معرف اجتماعی و سیاسی نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
ما گزینههای فراوانی از میان خصوصیات اجتماعی و سیاسی کشورها درنظر گرفته بودیم که ازجمله میتوان به یک طبقهبندی از نوع دین غالب در هر کشور،همراه با سرانۀ تولید ناخالص ملی اشاره کرد.
نتیجهگیری ما این است که این پیوستگی آماری شدید بین سطح توسعۀ اجتماعی-اقتصادی و دین غالب،برآیند -poleveD cimonocE ni rotcaF suoigileR ehT,namledA amrI & sirroM.
برای انجام این کار فقط عامل 1 را به صورت تفصیلی مورد بررسی قرار میدهیم زیرا عامل 2 و 3 هر کدام فقط حدود 3 درصد و عامل 4 کمتر از 1 درصد از تفاوت کشورها را از لحاظ نوع دین غالب توضیح میدهد16در حالی که عامل 1،64 درصد از تفاوت کشورها را از نظر نوع دین غالب توضیح میدهد الف-عامل اول در عامل اول،9 معرف دارای بیشترین بار عاملی هستند که عبارتند از:اندازۀ بخش کشاورزی سنتی،ماهیت سازمان اجتماعی پایه، میزان خام باروری،میزان سواد،میزان ارتباطات جمعی،درجۀ انسجام فرهنگی،اهمیت طبقۀ متوسط بومی،درجۀ مدرنسازی[نگرشها]و سرانۀ تولید ناخالص ملی.
5-نتیجهگیری ما در این مقاله،یک مطالعۀ تحلیل عاملی را که در سال 1966 انجام گرفته بود،دوباره با این قصد بررسی کردیم تا ببینیم از این مطالعه چه درکی درباره رابطۀ بین نوع دین غالب و خصوصیات اجتماعی و اقتصادی کشورها حاصل میشود.
این عوامل تاریخی مهم به احتمال زیاد به روابط متقابل بین گرایشهای دینی و خصوصیات اجتماعی-اقتصادی رواج سرمایهداری اولیه منجر شده است.