چکیده:
در ایران باستان موبدان همواره یکی از مقامات برجسته جامعه بهشمار میآمدند و در دربار شاهان نفوذی فوقالعاده داشتند. این امر بهخوبی در مشهورترین حماسه ملی ایران نمود یافته است و به حدی اهمیت دارد که با بررسی نقش و جایگاه موبدان در شاهنامه چگونگی ارتباط دین و حکومت در ایران باستان مشخص میشود. خویشکاری موبدان در شاهنامه منحصر به اجرای مناسک دینی نیست. آنها هم در اداره کشور اختیارات گستردهای دارند، هم از نظر علمی سرآمد زمان خویشاند، هم تعلیم و تربیت را به عهده دارند و هم راوی داستانهای کهن هستند. نظارت بر امور اقتصادی و پرچمداری در جنگها نیز از دیگر کارکردهای موبدان بهشمار میرود. شایان یادآوری است واژه موبد در شاهنامه همیشه به معنای عالم دینی نیست، بلکه توسّع معنایی یافته و بر دانا و خردمند نیز اطلاق شده است. نگارندگان میکوشند کنشها و سلسلهمراتب موبدان را بر اساس متن شاهنامه و با استفاده از برخی متون پهلوی و تواریخ عهد اسلامی بازنمایند.
In ancient Iran، mubeds were always among the most prominent authorities of the country and were highly influential in kings’ courts. This role is well depicted in Iran’s most famous national epic، and it is of such an importance that by examining their roles and positions in Shahnameh، one can find how religion and government were closely related in ancient Iran. In Shahnameh، the mubads’ responsibilities were not just limited to conducting religious ceremonies and rites. They enjoyed power and authority in country’s administration and were the most educated people of their age. They were responsible for the education and also narrated ancient stories. Observing the economic affairs and bearing the flag in battles were other responsibilities of the mubeds which are also well depicted in Shahnameh. It shoul
d be noted that “mubed” in Shahnameh is used as a generic term and it is not always used to mean a “clergy”. Rather، its meanings had expanded and the term was attributed to wise and erudite people. In this paper، the authors attempt to explain the functions and hierarchies of mubeds according to Ferdowsi’s Shahnameh.
خلاصه ماشینی:
"این امر به خوبی در مشهورترین حماسۀ ملیایران نمود یافته است و به حدی اهمیت دارد که با بررسی نقش و جایگاه موبدان درشاهنامه چگونگی ارتباط دین و حکومت در ایران باستان مشخص میشود.
بهرام گور نیز پس از تاجگذاری از همۀ کسانی کهیزدگرد آنها را از کشور رانده میخواهد برای دادخواهی نزد موبدان موبد بیایند(همان:423).
در کتاب تاج آمده است:«رسم این دادخواهی چنین بود که پادشاه یکروز بزرگ موبدان را خوانده با بزرگ دبیران مینشانید و میفرمود تا جار زنند آنهاکه از پادشاه متظلم هستند از آن جمع به یک سو شوند،آنگاه شاهنشاه از جایبرخاسته و با مدعیان خود در برابر موبد مینشست»(جاحظ،1328:202).
1. آداب آتشکده از ابیات شاهنامه برمیآید که پیش از ظهور زرتشت نیز معابدی به پرستش اختصاصداشت،ولی تصریح نشده که این معابد همان آتشکده بودهاند(معین،1/1338:71-73)؛چنانکه کاووس دستور میدهد برای موبد بزرگ معبدی بسازند(فردوسی،1374:104).
جلال خالقیمطلق در مقالۀ«بدیههسرایی شفاهی و شاهنامه»میگوید:«دهقانان وموبدان که فردوسی داستانهای شاهنامه را به آنان نسبت میدهد،به هیچروی ناقلانشفاهی داستانها و آن هم از نوع نقال،گوسان و سرایندۀ دورهگرد نبودهاند،بلکهطبقهای در ردیف دانشمندان و اهل تألیف و تصنیف بودهاند و بیشتر آثار تاریخی،علمی و ادبی که در سدههای نخستین از پهلوی به عربی و فارسی ترجمه شده متعلق بهکتابخانههای آنان بوده است و آنها خود در انتقال فرهنگ ساسانی به عربی و فارسیبه عنوان مترجم و مؤلف سهم بزرگی داشتند.
در این داستان پیری خردمند از شاگردان افلاطون به دربار ایران میآید و هفتسؤال مطرح میکند و موبدان موبد خردمندانه به آنها پاسخ میدهد."