چکیده:
شادی و نشاط از جمله نیازهای روحی و روانی انسان است که در جنبههای مختلف حیات وی ایفای نقش میکند. با این حال، همیشه سؤالاتی در این رابطه ذهن انسانهای معتقد را به خود مشغول داشته که آیا محتوا و قالب شادی با روح دین و فطرت انسانی سازگار است و آیا هر نوع شادی و نشاطی مورد موافقت شرع میباشد و آیا ادیان آسمانی در این رابطه به نیازهای روانی انسان نیز توجه کردهاند یا خیر؟نگاه اجمالی به ادیان الهی بیانگر این مطلب است که ادیان آسمانی هم به نیازهای روحی و هم به نیازهای جسمی انسان توجه داشته و به خصوص از طرح موضوع شادی و نشاط غافل نبودهاند. وجود آیات متعدد در قرآن کریم و عهدین حاکی از اهمیت این موضوع در ادیان آسمانی است.مقاله حاضر تلاش دارد با روش مطالعه تطبیقی، عوامل شادی و انواع آن را از منظر قرآن و عهدین مورد بررسی قرار دهد. بر اساس تعالیم ادیان آسمانی، در زندگی جاودان و ابدی انسان، شادی مطلوب جز در پرتو دین داری، تحقق نخواهد یافت. در این ادیان دین داری مصداق شادی مطلوب بیان شده، با این تفاوت که در قرآن کریم این موضوع به صورت دقیق، جامع و کامل، هماهنگ با تمام ابعاد زندگی انسان و منطبق با خواستههای فطری او جهت نیل به سعادت دنیا و آخرت طراحی شده است.
خلاصه ماشینی:
"خداوند متعال در قرآن کریم به جهت تقویت نگاه مثبت انسان به حوادث جهان، به آنان که در مقابل سختیها و ناملایمات سر خم ننموده و با ایمان به حق، مشکلات را پشت سر میگذارند، وعده بهشت داده است: «إن الذین قالوا ربنا الله ثم استقموا تتنزل علیهم الملئکة ألا تخافوا و لا تحزنوا و أبشروا بالجنة التی کنتم توعدون» (فصلت:30)؛ آنان که گفتند: محققا پروردگار ما خداست و بر این ایمان پایدار ماندند، فرشتگان رحمت بر آنها نازل میشوند و مژده میدهند که دیگر هیچ ترس و حزن و اندوهی نداشته باشید و شما را به همان بهشتی که وعده کردهاند، بشارت باشد.
در حقیقت باید گفت که اعتقاد عموم مسیحیان بر این است که ایمان به خدا و دعا کردن وظیفه آنان بوده و به عنوان امتیازی جهت تقرب به جهان برین و نیل به سعادت و آرامش و شادی حقیقی محسوب میشود (والز، 1385، ص118) چرا که ایمان، هرگونه اضطراب و تشویش خاطر را از انسان دور کرده و محافظ انسان خواهد بود.
شادی به واسطه فرار از جنگ خداوند متعال بارها در قرآن کریم فرموده است که ایمان انسانها در زمانهای مختلف مورد امتحان قرار میگیرد تا بر خودشان ثابت شود که چگونه هستند: «أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا آمنا و هم لا یفتنون» (عنکبوت:2)؛ آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها میشوند و آزمایش نخواهند شد؟ گاهی در طول زندگی اتفاقاتی برای انسان میافتد که باعث میشود آدمی چهره واقعی خود را نشان دهد."