چکیده:
همان طور که روان و جان آدمی مبتلا به کژتابی و انحراف می¬گردد، جامعه ی انسانی نیز گرفتار نابسامانی¬ها و ناهنجاری¬های بازدارنده می شود. عوامل دو گرفتاری نامبرده گاهی جدا و اختصاصی¬اند، اما پاره¬ای مواقع مشترک و مرتبط می¬باشند. نفاق از شمار عوامل مشترکی است که نابسامانی و انحراف را در جان و جهان (روان و جامعه) آدمی به وجود می آورد. نوشته ی پیش روی ناظر به این پدیده و عامل مشترک مخرب است؛ اما نه از همه سوی، بلکه تنها متمرکز بر بازشناسی و ارزیابی روش¬های برخورد ومواجهه با نفاق می¬باشد. و از آن رو که رسیدن به روش برخورد مسبوق به شناسایی خود پدیده است، طبعا در این مقام نیز نخست چیستی و معنای نفاق کاویده شده و پس از آن شیوه ها وروشهای برخورد با آن ارزیابی و بازاندیشی گردیده است، و چون نفاق واقعیتی درهم تنیده و برساخته از عناصر فردی و اجتماعی، ذهنی و عینی می باشد، قهرا روش¬های مواجهه با آن نیز برآمده و سامان یافته از عناصر و عوامل روان شناختی ـ اخلاقی، جامعه شناختی و معرفت شناختی می¬باشد. در این نوشتار هریک از روش¬های برخورد معرفت شناختی، جامعه شناختی، روان شناختی و اخلاقی تبیین و تحلیل شده¬اند. جستار تطبیقی و تنظیمی در باب نفاق بر بنیاد قرآن نیز دنبال گردیده است.
خلاصه ماشینی:
"روشن است که فرایند نامبرده زمینه و بستر مناسبی را برای زایش و رویش جریان نفاق به وجود میآورد،زیرا همانطوری که بیان گردید عناصر یاد شده از عناصر سازندهی نفاق به شمار میروند و منافق با پناهبردن و پنهانشدن در پشت آنها،اهداف تخریبی خویش را دنبال میکند و نیز ناآگاهی از پیامدهای منفی نفاق،خود عامل تقویت جریان نفاق میشود.
2-3)روش برخورد روانشناختی-اخلاقی:نفاق،همانطور که پیش از این توضیح داده شد،از یکسو ریشه در جامعه دارد و از سوی دیگر ریشه در روان و ذهن فرد آدمی،بنابراین در مواجهه و مبارزه با آنچنانکه شناسایی و به کارگیری سازوکارهای جامعهشناختی لازم است،گزینش و استفاده از شیوههای روانی نیز ضروری و حیاتی میباشد.
سیحلفون بالله لکم إذا انقلبتم إلیهم لتعرضوا عنهم فاعرضوا عنهم إنهم رجس و مأواهم جهنم جزاء بما کانوا یکسبون»/}(توبه،73 و 95) در سورهی مبارکهی احزاب پس از آنکه رسالت پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله را بشارت و انذار و فراخواندن مردم به سوی تمام خوبیها و خیرات میداند و به مؤمنین نوید آیندهی برتر و روشن میدهد،صبر،گذشت و عفو،توکل بر خدا و همراهی ننمودن منافقین را به مثابه روش برخورد با آنها یاد میکند:{/«یا أیها النبی إنا أرسلناک شاهدا و مبشراو نذیرا و داعیا إلی الله بإذنه و سراجا منیرا و بشر المؤمنین بأن لهم من الله فضلا کبیرا و لا تطع الکافرین و المنافقین ودع أذاهم و توکل علی الله و کفی بالله وکیلا»/}(احزاب،45-48)."