خلاصه ماشینی:
"همچنین 60گروه قومی دیگر در این منطقه زندگی میکنند کهسرزمین مادری آنان در جای دیگر،در خارج ازمنطقه قرار دارد.
در نتیجۀ بازگشت ارامنهاز دیگر جمهوریهای شوروی سابق و نیز ازدیگر نقاط جهان به میهن خود،و نیز مهاجرتتعداد بسیار زیادی از 370 هزار آذری ساکنارمنستان به آذربایجان(که در سال 1920 تقریبایک سوم جمعیت جمهوری ارمنستان و47 در صد جمعیت ایروان را تشکیل میدادند)،ارمنستان به یکی از جمهوریهای تک قومیشوروی سابق تبدیل شد.
ایجادخودمختاری سرزمینی برای مردمی که سرزمینمادری آنها در خارج از جمهوری قرار داشت9ازموارد بسیار کمیاب در اتحاد شوروی بود(نمونۀدیگر آن قرهباغ کوهستانی است).
اگر فقط برای یک لحظه تصور کنیم کهروسیه اراضی جنوبی خود را از دست بدهد وچنین دولتی به وجود بیاید،این موضوع بعدا بهمنبع تنش تازهای تبدیل خواهد شد،زیرا این«کنفدراسیون»هیچ گونه چسبندگی داخلی ازلحاظ قومی ندارد و تنها وجه مشترک اعضای آناسلام است.
افزون بر اوستیها،تاتها،کردهای گرجستان،آذربایجان و ارمنستان نیز به خانوادۀ زبانی ایرانی تعلقدارند و تعداد قابل ملاحظهای از جمعیت قفقاز راتشکیل میدهند که نویسندۀ مقاله از قلم انداخته است(مترجم).
به این ناحیه که بین مرزهای شمال شرقی امپراتوری عثمانی(و بعد از پایان جنگ بینالمللاول جمهوری ترکیه)،شمال رود ارس در مرز ایرانو روسیه(و سپس شوروی)و جنوب رشته کوههایقفقاز بزرگ قرار دارد به زبان روسی aizakvakaz (زاکافکازیا)گفته میشود و واژۀ انگلیسیترجمه همان واژه روسی است.
بر خلاف ادعای مؤلف محترم،اقلیت ارامنۀگرجستان در مرز با ارمنستان و آذریهای گرجی(ترکهای بورچالی)ساکن در نواحی هم مرز باآذربایجان،پس از فروپاشی شوروی و استقلالگرجستان در چند مورد خواهان پیوستن قلمروخویش به سرزمین مادری خود بودهاند و این نقاط ازدیگر نواحی بحرانی گرجستان به شمار میرود(مترجم)."